کاربرد و معنی fizzle out چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف fizzle out آشنا شوید.

fizzle out.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی fizzle out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی fizzle out

به طور خلاصه ترجمه fizzle out در فارسی به معانی زیر است:

یک‌باره فروخوابیدن؛

تضعیف شدن؛

فِسی کردن؛

و غیره

کاربرد fizzle out

اگر قدرت و یا مقاومت خود را به تدریج از دسته داده و در نهایت ضعیف شوید؛ می‌توانید از فعل fizzle out برای بیان چنین شرایطی استفاده کنید. فعل fizzle out را می‌توان یک فعل عبارتی و یا phrasal verb انگلیسی درنظر گرفت که در فارسی از آن به معنی موارد زیر استفاده می‌شود:

  • در حالت محاوره و یا غیررسمی (informal) برای مواردی مثل ترقه و غیره به معنی فِسی کردن و یا خاموش شدن؛
  • (کار، طرح، اشتیاق و غیره) یک‌باره فروخوابیدن، یک‌باره شُل شدن، فروکش کردن، سرد شدن و یا آتشش خوابیدن؛
  • ضعیف شدن، کم‌توان شدن، تضعیف شدن و یا کم‌سو شدن.

در ادامه با چند مثال متنوع شما را با نحوه استفاده و معنی این فعل در جملات مختلف آشنا خواهیم کرد. فعل عبارتی fizzle out به عنوان یک فعل باقاعده زبان انگلیسی درنظر گرفته می‌شود. با این وجود، از آن‌جایی که fizzle به حرف e ختم می‌شود برای تبدیل آن به زمان گذشته دیگر نیازی به ed نداریم و تنها به استفاده از d بسنده خواهیم کرد. پس در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل به صورت fizzled out خواهد بود. هم‌چنین اگر نیاز به اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل داشتید؛ می‌توانید از fizzling out استفاده کنید.

مثال برای فعل fizzle out

A lot of the fireworks fizzled out because it was raining.

بسیاری از آتش‌بازی‌ها به دلیل این‌که باران می‌بارید خاموش شدند.

They went to different universities and their relationship just fizzled out.

آن‌ها به دانشگاه‌های مختلفی رفتند و رابطه‌شان سرد شد.

The party began to fizzle out around midnight.

مهمانی حدود نیمه‌شب فروکش کرد. (آتشش خوابید)

That last rocket fizzled out.

موشک آخری یک فِسی کرد.

The enthusiasm for reform has fizzled out in this state.

شور و اشتیاق اصلاحات در این ایالت فروکش کرده است. (تضعیف شده است؛ کم‌سو شده است).