کاربرد و معنی follow up چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف follow up آشنا شوید.

follow up.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی follow up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی follow up

به طور خلاصه ترجمه follow up در فارسی به معانی زیر است:

پی‌گیری کردن؛

تکمیل کردن با؛

بهره بردن از:

و غیره

کاربرد follow up

اگر برای تمام کردن یا ادامه دادن فرایند و معامله‌ای، علاوه بر کارهایی که تاکنون انجام شده، اقدام به انجام دیگر کارهای مرتبط بکنید؛ می‌توانید از فعل follow up برای بیان آن کمک بگیرید. فعل follow up یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که بیش‌تر به صورت follow something or someone up مورد استفاده قرار می‌گیرد. البته استفاده از آن به صورت follow up something نیز کاملا درست است. در فارسی معنی follow up عبارت خواهد بود از:

  • (موفقیت، پیروزی، امتیاز و غیره) غنیمت شمردن، بهره بردن از، استفاده کردن از؛
  • تعقیب کردن، پیگیر بودن، دنبال کردن، پیگیری کردن، پی گرفتن ؛
  • تحکیم کردن، تکمیل کردن (با).

برای این‌که بهتر با مفهوم و کاربرد فعل follow up در جمله آشنا شوید؛ در ادامه به شما مثال‌های مختلفی به همراه ترجمه ارائه خواهیم داد. فعل عبارتی follow up در گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی است که با افزودن ed به انتهای آن می‌توان زمان گذشته و یا حالت کامل آن را شکل داد. در نتیجه می‌توانید از followed up برای زمان گذشته و شکل سوم این فعل استفاده کنید. هم‌چنین حالت استمراری و یا اسم مصدر (gerund) این فعل در جملات، following up خواهد بود.

مثال برای فعل follow up

I'm following up their suggestions with concrete proposals.

من پیشنهاد آن‌ها را با اظهارات ملموس تکمیل می‌کنم.

She followed up her interview with a phone call.

او مصاحبه خود را با یک تماس تلفنی تکمیل کرد (تحکیم کرد).

I have to follow Sally up and make sure she did everything right.

باید پیگیر سالی باشم و مطمئن شوم که همه‌چیز را درست انجام داده است.

Mr. Smith has a complaint. Would you please follow up on it?

آقای اسمیث شکایتی دارند. میشه لطفا پی‌اش را بگیری؟

As a news reporter, when something important happens, I have to follow it up.

به عنوان یک گزارشگر خبری باید هر اتفاق مهمی که می‌افتد را دنبال کنم. (پیگیری کنم).