کاربرد و معنی fool around چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف fool around آشنا شوید.

fool around.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی fool around آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی fool around

به طور خلاصه ترجمه fool around در فارسی به معانی زیر است:

مسخره‌بازی درآوردن؛

وقت تلف کردن؛

رابطه داشتن؛

و غیره

کاربرد fool around

اگر سعی کنید از طریق جوک گفتن یا انجام کارهای احمقانه و مسخره، تفریح و شادی کنید، فعل fool around بیان کننده چنین رفتاری خواهد بود. فعل fool around در لیست افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که در فارسی می‌تواند به معنای موارد زیر باشد:

  • حماقت کردن، مسخرگی کردن، لودگی کردن، شیطونی کردن، جنگوله بازی درآورن و یا مسخره‌بازی درآوردن؛
  • روزگار به بطالت گذراندن، ول گشتن، وقت تلف کردن و یا وقت ضایع کردن.

علاوه بر موارد فوق، می‌توانید از فعل fool around در مواقعی که شخص متاهلی با کسی جز همسر خود رابطه جنسی داشته باشد نیز استفاده کنید. در ادامه به شما مثال‌های مختلفی از نحوه کاربرد و معنی این فعل در جملات مختلف ارائه خواهیم داد.

فعل عبارتی fool around یکی از افعال باقاعده زبان انگلیسی است که می‌توانیم با افزودن ed به انتهای آن، زمان گذشته و حالت کامل این فعل را بسازیم. در واقع زمان گذشته و شکل سوم این فعل fooled around خواهد بود. هم‌چنین، اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جملات نیز fooling around می‌شود.

مثال برای فعل fool around

We spent the afternoon fooling around on the beach.

ما عصر را در ساحل ول گشتیم. (به بطالت گذراندیم).

The kids were fooling around in the pool.

بچه‌ها در استخر مشغول لودگی کردن بودند. (مسخره بازی درمی‌آوردند).

He's always getting into trouble for fooling around in class.

همیشه به‌خاطر جنگولک‌بازی درآوردن سرکلاس به مشکل می‌خوره.

Stop fooling around and clean your room as I told you.

وقت تلف نکن و همان‌طور که گفتم اتاقت را تمیز کن. (مسخره‌بازی درنیار و اتاقت را تمیز کن).

I wish you didn’t spend so much time fooling around.

ای کاش اینقدر وقتت را به بطالت نمی‌گذراندی.

Instead of studying, he spends all his spare time fooling around.

به‌جای درس خواندن، تمام اوقات فراغتش را به جنگوله‌بازی کردن می‌گذراند.

Don't fool around !

حماقت نکن !

She'd been fooling around with someone at work

او با یکی سرکارش رابطه خارج از ازدواج دارد.