کاربرد و معنی freak out چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف freak out آشنا شوید.

freak out.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی freak out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی freak out

به طور خلاصه ترجمه freak out در فارسی به معانی زیر است:

گُرخیدن؛

قاط زدن؛

نشئه شدن؛

خُل کردن؛

و غیره

کاربرد freak out

اگر از کسی یا چیزی زیاد بترسید و یا ناراحت شوید؛ می‌توانید فعل freak out را برای بیان آن استفاده کنید. البته درنظر داشته باشید این فعل عبارتی و یا phrasal verb انگلیسی بیش‌تر جنبه محاوره، عامیانه و یا غیررسمی (informal ) دارد. در جملات بیش‌تر از این فعل به صورت freak someone out استفاده می‌شود. گرچه که کاربرد آن به حالت freak out someone نیز درست است. معنی freak out به فارسی معادل است با:

  • قاطی کردن، خُل شدن، به سر (کسی) زدن، دیوانه شدن، قاط زدن، از خود بی‌خود شدن، از کوره در رفتن، عصبانی شدن و یا کنترل خود را از دست دادن. در این حالت می‌توانید از freak out at someone or something و یا freak out over someone or something نیز استفاده کنید؛
  • هول کردن، ترسیدن، وحشت کردن و یا گُرخیدن؛
  • نشئه شدن و یا به عالم هپروت رفتن. در این حالت نیز گاهی می‌توان از freak out on something نیز استفاده کرد؛
  • هیپی شدن ؛
  • به هیجان آوردن، خُل کردن، به وحشت انداختن و یا ترساندن؛
  • نشئه کردن و یا به عالم هپروت بردن.

با توجه به کاربردها و معانی مختلفی که این فعل محاوره‌ای و یا informal انگلیسی در جمله دارد؛ در ادامه به شما مثال‌های متعددی به همراه ترجمه ارائه خواهیم داد تا بهتر با جایگاه و معنی این فعل آشنا شوید.

فعل عبارتی freak out در گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی است. این یعنی با افزوده ed به انتهای آن و استفاده از آن به صورت freaked out می‌توانید زمان گذشته و یا شکل سوم این فعل را بیان کنید. هم‌چنین درخصوص اسم مصدر (gerund) و حالت استمراری این فعل نیز می‌توانید freaking out را به کار ببرید.

مثال برای فعل freak out

People just freaked out when they heard the news.

مردم با شنیدن این خبر گُرخیدند (هول کردند، ترسیدند، وحشت کردند).

I absolutely freaked out over the whole business!

من کاملا از کل تجارت دیوانه شدم.

Don’t freak out at me!

از من عصبانی نشو!

She freaked out on the stuff she was smoking.

از آن‌چیزی که می‌کشید (دود می‌کرد) نشئه شد.

The whole idea freaked me out.

کل این ایده مرا به وحشت انداخت.

She took some funny little pills and freaked out immediately.

او چندتا از آن قرص‌های کوچک بامزه خورد رو سریع به عالم هپروت رفت.

I didn’t mean to freak out everybody with the bad news.

قصدم این نبود که همه را با اخبار بد به وحشت بیندازم.

This song just freaks me out whenever I hear it.

این آهنگ هر زمان که می‌شنومش مرا به هیجان می‌آورد. (خُلم می‌کند).