کاربرد و معنی inject into چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف inject into آشنا شوید.

inject into.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی inject into آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی inject into

به طور خلاصه ترجمه inject into در فارسی به معانی زیر است:

تزریق کردن به؛

بخشیدن به؛

اختصاص دادن به؛

و غیره

کاربرد inject into

اگر برای بهتر کار کردن چیزی، به آن مولفه‌ای مثبت اضافه کنید؛ فعل inject into را به کار ببرید. فعل inject into یک فعل عبارتی و یا phrasal verb در زبان انگلیسی است که بیش‌تر به حالت inject something into something مورد استفاده قرارا می‌گیرد. معنی inject into به فارسی معادل است با:

  • تزریق کردن به ؛

  • وارد کردن به ؛

  • (شوق، زندگی و غیره) دمیدن به، بخشیدن به؛

  • (پول، سرمایه و غیره) ریختن به و یا اختصاص دادن به.

در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهیم داد تا هرچه بهتر و بیش‌تر با کاربرد و معنی این فعل در جملات مختلف آشنا شوید. فعل عبارتی inject into به عنوان یک فعل باقاعده در زبان انگلیسی شناخته می‌شود که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل به ed نیاز دارد. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل در جمله injected into خواهد بود. هم‌چنین می‌توانید از injecting into نیز به عنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله بهره ببرید.

مثال برای فعل inject into

Let’s inject a little humor into this dismal affair.

بیایید کمی طنز به این ماجرای تلخ وارد کنیم. (تزریق کنیم).

The pump injected the oil into the wheel bearings when I squeezed the lever.

وقتی من اهرم را فشار دادم، پمپ، روغن را به بلبرینگ چرخ تزریق کرد. (ریخت).

A large amount of money will have to be injected into the company if it is to survive.

برای بقای شرکت، باید مقدار زیادی پول به آن اختصاص داده شود. (تزریق شود).

The government's privatization plan was intended to inject life into the energy industry.

طرح خصوص‌سازی دولت برای حیات بخشیدن به صنعت انرژی بود. (برای تزریق حیات به صنعت انرژی بود).

The market rose by nearly 4% on news that the government is to inject cash into the financial system.

با اخباری مبنی بر این‌که دولت قصد دارد پول نقد به سیستم مالی تزریق کند (بریزد؛ اختصاص دهد)؛ بازار حدود 4% رشد کرد.