در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی jump in آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی jump in
به طور خلاصه ترجمه jump in در فارسی به معانی زیر است:
وسط حرف دیگران پریدن؛
دخالت کردن؛
و غیره
کاربرد jump in
اگر زمانی که فردی درحال صحبت کردن است حرف او را قطع کرده و یا بدون اجازه شروع به سخن گفتن کنید؛ فعل jump in نشانگر چنین اتفاقی است. علاوه بر این، اگر بهمحض اینکه متوجه موضوعی شدید سعی در دخالت در آن را داشته باشید نیز میتوانید از این فعل استفاده کنید. فعل jump in یک فعل عبارتی و یا phrasal verb در زبان انگلیسی است که بیشتر به حالت someone(s) jump in مورد استفاده قرار میگیرد. از نظر ترجمه فارسی نیز معنی jump in معادل خواهد بود با:
تو حرف پریدن و یا وسط حرف پریدن؛
دخالت کردن، خود را دخیل کردن، وارد عمل شدن، مداخله کردن، مشارکت کردن و یا خود را قاطی کردن.
در ادامه به شما چند مثال متنوع ارائه خواهیم داد تا هرچه بهتر و بیشتر با کاربرد و معنی jump in در جمله آشنا شوید. فعل عبارتی jump in را میتوان یک فعل باقاعده در زبان انگلیسی محسوب کرد. زیرا برای تغییر حالت دادن به زمان گذشته، نیازمند ed است. از این رو، زمان گذشته و شکل سوم این فعل در جمله jumped in خواهد بود. همچنین میتوانید از jumping in نیز بهعنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله بهره ببرید.
مثال برای فعل jump in
I wish you'd stop jumping in and finishing my sentences for me all the time.
امیدوارم دست از اینکه همیشه وسط حرفم میپری و جملاتم را کامل میکنی برداری.
If you have something to say, just jump in. You don't have to wait for someone to ask you what you think.
اگر چیزی برای گفتن دارید؛ تو حرف بپرید. نیازی نیست صبر کنید تا کسی از شما بخواهد نظرتان را بگویید.
If you ask me a question, wait for me to finish answering it before jumping in with your next question.
اگر از من سوالی میپرسی، قبل از اینکه با سوال بعدی وسط حرف بپری، صبر کن تا پاسخش را کامل کنم.
Kevin saw the other team's players punching his team-mate, so he jumped in and tried to stop them.
کوین دید که بازیکنان تیم مقابل همتیمیشان را با مشت میزنند پس مداخله کرد و سعی کرد آنها متوقف کند.
If the government had jumped in and stopped banks from giving out those subprime loans, the economic crisis could have been averted.
اگر دولت وارد عمل شده بود (مداخله کرده بود) و بانک ها را از اعطای وامهای گران قیمت باز میداشت، میتوانست از بحران اقتصادی جلوگیری کند.