کاربرد و معنی keep down چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف keep down آشنا شوید.

keep down.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی keep down آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی keep down

به طور خلاصه ترجمه keep down در فارسی به معانی زیر است:

مهار کردن؛

پایین نگه داشتن (صدا)؛

جلوی (تهوع) را گرفتن؛

و غیره

کاربرد keep down

اگر مانع از بزرگ‌تر شدن اندازه چیزی و یا افزایش تعداد چیزی شوید؛ می‌توانید از keep down برای بیان آن استفاده کنید. هم‌چنین زمانی که از بالا رفتن صدای بسیار زیاد جلوگیری می‌کنید نیز این فعل کاربرد خواهد داشت. علاوه بر موارد فوق، زمانی که سعی دارید جلوی تهوع خود را بگیرید نیز می‌توانید از وجود این فعل بهره ببرید. همان‌طور که ملاحظه می‌کنید؛ keep down یک فعل عبارتی و یا phrasal verb در زبان انگلیسی است که می‌تواند کاربردها و معانی متعددی داشته باشد و در بیش‌تر مواقع به صورت keep something or someone down مورد استفاده قرار می‌گیرد. معنی keep down به فارسی معادل است با:

  • زیر سلطه نگه داشتن و یا ستم کردن به؛

  • (قیام کنندگان، قیام و غیره) سرکوب کردن؛

  • (شخص، خشم و غیره) کنترل کردن، مسلط شدن بر، مهار کردن و یا به اختیار خود درآوردن؛

  • (هزینه و غیره) محدود کردن؛

  • (قیمت، صدا و غیره) پایین نگه داشتن، مهار کردن و یا کنترل کردن؛

  • (غذا) بالا نیاوردن، جلوی تهوع را گرفتن و یا نگه داشتن؛

  • از جای خود بلند نشدن ؛

  • جلوی پیشرفت کسی را گرفتن، مانع موفقیت کسی شدن ؛

  • (چیزی یا کسی را) پنهان کردن، مخفی کردن و یا نگه داشتن.

برای این‌که بتوانید کاربرد و معنی این فعل را بهتر به‌خاطر بسپارید؛ در ادامه چند مثال انگلیسی به همراه ترجمه فارسی هریک را به شما ارائه خواهیم داد. فعل عبارتی keep down در گروه افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی جای دارد که برای تغییر حالت دادن به زمان گذشته و کامل، باید شکل آن عوض شود. در نتیجه kept down زمان گذشته و شکل سوم این فعل خواهد بود. هم‌چنین اگر نیاز به اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله دارید نیز می‌توانید keeping down را به‌کار ببرید.

مثال برای فعل keep down

They'll have to keep their prices down if they're going to compete with cheaper imported products.

اگر بخواهند با محصولات وارداتی ارزان‌تر رقابت کنند؛ باید قیمت‌های خود را پایین نگه دارند.

The food was so bad that I had trouble keeping it down.

غذا آن‌قدر بد بود که سختم بود آن را بالا نیاورم.

I'm going to sleep, so will you try to keep the noise down?

من می‌روم بخوابم. ممکنه سعی کنی سر و صدا را کنترل کنی. (پایین نگه داری).

It's all part of a conspiracy to keep women down.

این‌ها همه بخشی از یک توطئه برای زیر سلطه نگه داشتن زنان است.

I work hard to keep expenses down.

من سخت کار می‌کنم که هزینه‌ها را محدود کنم.

His lack of a degree will keep him down.

عدم داشتن مدرک تحصیلی، مانع پیشرفت او می‌شود.

Try to keep Sam down where no one can see him.

سعی کنید سام را جایی مخفی کنید (نگه دارید) که کسی نتواند او را ببیند.

I've tried hard to keep my anger down and not to shout at her.

خیلی سعی کردم عصبانیت خود را مهار کنم (بر عصبانیت خود مسلط شوم) و سر او داد نزنم.