کاربرد و معنی keep in چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف keep in آشنا شوید.

keep in.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی keep at آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی keep in

به طور خلاصه ترجمه keep in در فارسی به معانی زیر است:

نگه داشتن؛

کنترل کردن؛

خوش‌رفتاری کردن؛

و غیره

کاربرد keep in

اگر کسی را در جایی مانند مدرسه یا بیمارستان نگه دارند؛ فعل keep in نشان‌گر چنین اتفاقی است. فعل keep in به عنوان یک فعل عبارتی و یا phrasal verb در زبان انگلیسی شناخته می‌شود که معانی متعددی دارد. از این فعل بیش‌تر به صورت keep someone or something in در جملات استفاده می‌شود. البته کاربرد آن به صورت keep in someone or something نیز درست است. معنی keep in به فارسی عبارت است از:

  • مانع بیرون رفتن شدن و یا مانع خروج شدن؛

  • (شاگرد) در مدرسه نگه داشتن و یا حبس کردن؛

  • (بیمار) نگه داشتن و یا بستری کردن؛

  • (آتش و غیره) روشن نگه داشتن؛

  • (خشم، احساسات و یا غیره) جلوی چیزی را گرفتن، کنترل کردن، مهار کردن و یا مسلط شدن بر؛

  • (آتش و غیره) دوام آوردن؛

  • (شخص) بیرون نرفتن و یا تو ماندن؛

  • در حالت محاوره: خوش‌رفتاری کردن، خوب تا کردن و یا میانه خوبی داشتن.

در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهیم داد تا هرچه بهتر معنی و کاربرد این فعل در جملات مختلف را بیاموزید. فعل keep in یکی از افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی است که زمان گذشته و شکل سوم آن kept in می‌شود. هم‌چنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله نیز keeping in خواهد بود.

مثال برای فعل keep in

My grandma said her teachers didn't keep naughty kids in after school to punish them. They just hit them.

مادربزرگم گفت که معلمانش بچه‌های شیطان را برای تنبیه بعد از تمام شدن کلاس در مدرسه نگه نمی‌داشتند. (حبس نکردند). بلکه آن‌ها را می‌زدند.

I went to the hospital because I wasn't feeling well, and they kept me in overnight for observation.

چون حال خوبی نداشتم به بیمارستان رفتم و آن‌ها برای نظارت، یک شب مرا بستری کردند (نگه داشتند).

We can keep your dog in the garage until you return.

می‌توانیم تا زمانی که برمی‌گردید سگ‌تان را در گاراژ نگه داریم.

Billy will have to keep in until his cold is better.

بیلی باید تا زمانی که سرماخوردگی‌اش بهتر شود بیرون نرود. (تو بماند).

She keeps in her cousin.

او میانه خوبی با دخترعمویش دارد.

Young Johnny was kept in after school because he was being punished.

جانی جوان بعد از مدرسه برای تنبیه حبس شد. (در مدرسه نگه داشته شد).