کاربرد و معنی keep on چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف keep on آشنا شوید.

keep on.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی keep on آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی keep on

به طور خلاصه ترجمه keep on در فارسی به معانی زیر است:

ادامه دادن؛

در استخدام بودن؛

در نیاوردن؛

و غیره

کاربرد keep on

اگر به انجام کار یا فعالیتی ادامه می‌دهید؛ می‌توانید از فعل keep on برای بیان این منظور استفاده کنید. هم‌چنین زمانی که شخصی را در استخدام خود نگه می‌دارید نیز می‌توانید از وجود این فعل بهره ببرید. فعل keep on یک فعل عبارتی و یا phrasal verb در زبان انگلیسی است که معمولا به صورت keep on doing something و یا keep someone or something on مورد استفاده قرار می‌گیرد. معنی keep on به فارسی عبارت است از:

  • (کلاه) برنداشتن؛

  • (لباس) در نیاوردن؛

  • (کارمند) نگه داشتن، در استخدام بودن، اخراج نکردن و یا بیرون نکردن؛

  • (به کار خود) ادامه دادن و یا (به راه خود) ادامه دادن.

علاوه بر موارد فوق، می‌توانید با استفاده از فعل keep on اصطلاحات و عبارات زیر را نیز بسازید:

  • برای بیان مرتب راجع به چیزی یا کسی حرف زدن می‌توانید از keep on about someone or something استفاده کنید؛

  • (در بریتانیا) دست از سر کسی برنداشتن، پا پی کسی شدن و یا پا پیچ کسی شدن را با keep on at someone بیان می‌کنند؛

  • دیگر ادامه نده! بس کن! دست بردار! دست از سرم بردار ! و یا ولم کن! را می‌توانید با Don’t keep on so ! ابراز کنید؛

  • در حالت محاوره و عامیانه، اصطلاح Keep your hair on! به معنی خونسرد باش! آرام یاش! جوش نزن! و یا سخت نگیر! است؛

  • در حالت غیررسمی و عامیانه، اصطلاح keep one’s shirt on معادل است با خونسرد ماندن، آرام بودن، جوش نیاوردن و یا آرامش خود را حفظ کردن.

در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهیم داد تا بتوانید کاربرد، جایگاه و معنی این فعل را به‌خاطر بسپارید. فعل عبارتی keep on در گروه افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی است که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل نیازمند ed نخواهد بود. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل kept on می‌شود. هم‌چنین اگر بخواهید از اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله بهره ببرید نیز می‌توانید از keeping on استفاده کنید.

مثال برای فعل keep on

He kept on at me about the money, even though I told him I hadn't got it.

علیرغم این‌که بهش گفتم پول دست من نیست باز هم دست از سرم برنداشت.

Mark needs to concentrate more when he works. He keeps on making basic mistakes.

مارک باید موقع کار بیش‌تر تمرکز کند. او به انجام اشتباهات اساسی ادامه می‌دهد.

If I could, I'd keep everybody on, but unfortunately we can't afford to pay all our staff at the moment.

اگر دست من بود همه را نگه می‌داشتم اما متاسفانه در حال حاضر نمی‌توانیم حقوق همه کارکنان را پرداخت کنیم.

Only the most important people were kept on while the company was being restructured.

در زمان بازسازی شرکت، فقط افراد خیلی مهم اخراج نشدند. (نگه داشته شدند).

Are you going to keep on singing all night?

آیا قصد داری تمام شب به آواز خواندن ادامه دهی؟

I’m going to keep my coat on. It’s a little chilly here.

اینجا یکم سرده، قصد دارم کتم را درنیاورم.