کاربرد و معنی knock around چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف knock around آشنا شوید.

knock around.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی knock around آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی knock around

به طور خلاصه ترجمه knock around در فارسی به معانی زیر است:

کتک زدن؛

با هم وقت گذراندن؛

و غیره

کاربرد knock around

اگر کسی را به دفعات کتک زده و یا با لگد می‌زنید می‌توانید از فعل knock around برای بیان آن استفاده کنید. هم‌چنین زمانی که با دوستان‌تان وقت می‌گذرانید نیز می‌توانید از این فعل بهره ببرید. فعل knock around در گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی جای داشته و بیش‌تر جنبه غیررسمی (informal ) و یا محاوره‌ای دارد. شما می‌توانید از knock about نیز به‌عنوان معادل و یا جایگزین knock around استفاده کنید. این فعل که معمولا به‌صورت knock someone or something around مورد استفاده قرار می‌گیرد به فارسی معادل است با:

در حالت محاوره:

  • کتک زدن، بدرفتاری کردن با و یا زدن؛

  • شلاق زدن به، داغون کردن و یا زیر ضربات خود گرفتن؛

  • (سرزمین، دنیا و غیره) گشتن (در)؛

  • پرسه زدن، ول گشتن، این طرف و آن طرف رفتن و یا گشتن؛

  • ول بودن، ولو بودن و یا ریختن.

هم‌چنین عبارت knock about with و یا knock around with در حالت عامیانه و غیررسمی (informal) معادل است با:

  • گشتن با ؛

  • (زن و مرد) بودن با و یا رابطه داشتن با.

در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهیم داد تا بهتر کاربرد و معنی knock around را به‌خاطر بسپارید. فعل knock around در لیست افعال باقاعده زبان انگلیسی است که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل، نیازمند ed است. از این رو، زمان گذشته و شکل سوم این فعل knocked around می‌شود. علاوه بر این، می‌توانید از knocking around نیز به‌عنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله بهره ببرید.

مثال برای فعل knock around

The ship had been knocked around (about) by a storm.

کشتی توسط طوفان داغون شده بود. (طوفان کشتی را داغون کرده بود).

I spent the weekend just knocking around the house.

آخر هفته را با ولو بودن تو خونه گذروندم.

He spent years knocking around the Far East before the First World War.

قبل از جنگ جهانی اول، او سال‌ها در خاور دور به گشتن مشغول بود.

Everyone knew her husband knocked her around, but nobody did anything about it.

همه می‌دانستند که شوهرش او را کتک می‌زند اما هیچ‌کس کاری در این باره انجام نداد.

Stop knocking around and get to work!

دست از ول گشتن بردار و برو سرکار!

Sam and I used to knock around together when we were kids, and we still keep in touch

من و سام وقتی بچه بودیم باهم می‌گشتیم (باهم این‌طرف و آن‌طرف می‌رفتیم) و هنوز هم با هم در تماسیم.