کاربرد و معنی knock down چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف knock down آشنا شوید.

knock down.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی knock down آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی knock down

به طور خلاصه ترجمه knock down در فارسی به معانی زیر است:

تخریب کردن؛

به زمین انداختن؛

زیر کردن با خودرو؛

پایین آوردن قیمت؛

و غیره

کاربرد knock down

اگر دیوار یا ساختمانی آگاهانه تخریب شود؛ می‌توانید از فعل knock down برای بیان این منظور استفاده کنید. هم‌چنین زمانی که با وسیله نقلیه به کسی می‌زنید و یا کسی را زیر می‌گیرید نیز می‌توانید از این فعل بهره ببرید. فعل knock down در زبان انگلیسی یک فعل عبارتی و یا phrasal verb است. از این فعل بیش‌تر به‌صورت knock someone or something down در جمله استفاده می‌شود و معنی آن به فارسی عبارت است از:

  • در مورد شخص: (به) زمین انداختن، (به) زمین زدن و یا نقش بر زمین کردن؛

  • (مشت زنی) ناک‌دان کردن؛

  • (ساختمان) خراب کردن، تخریب کردن و یا روی هم کوبیدن؛

  • (درخت، در، چیز و غیره) انداختن؛

  • در مورد شخص: (با اتومبیل) زدن به، زیر گرفتن و یا زیر کردن؛

  • (دستگاه، اثاثیه و غیره) باز کردن و یا قطعه‌قطعه کردن؛

  • (قیمت) پایین آوردن؛

  • در مورد شخص: مجبور کردن که قیمت را پایین بیاورد.

علاوه بر موارد فوق، شما می‌توانید از این فعل در اصطلاحات زیر نیز استفاده کنید:

  • در محاوره می‌توانید چیزی را (در حراج) به کسی فروختن و یا چیزی را به اسم کسی بریدن را با knock something down to someone بیان کنید؛

  • هم‌چنین از تعجب خشکم زده بود! و یا از تعجب دهانم وامانده بود! را می‌توانید به صورت You could have knocked me down with a feather! عنوان کنید.

در ادامه به شما چند مثال از کاربرد درست و معنی knock down به انگلیسی و فارسی ارائه خواهیم داد. فعل عبارتی knock down در گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی است که با افزودن ed به انتهای آن می‌توان زمان گذشته و حالت کاملش را شکل داد. این یعنی knocked down زمان گذشته و شکل سوم این فعل خواهد بود. هم‌چنین می‌توانید knocking down را به‌عنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله به‌کار ببرید.

مثال برای فعل knock down

The old hotel was knocked down so that a new one could be built.

هتل قدیمی تخریب شد تا بتوانند هتل جدیدی بسازند (هتل قدیمی را خراب کردند تا هتل جدیدی بسازند).

If he'd been concentrating on his driving instead of talking on the phone, he wouldn't have knocked the old lady down.

اگر به جای صحبت کردن با تلفن روی رانندگی‌اش تمرکر می‌کرد؛ آن پیرزن را زیر نگرفته بود.

The force of the blast knocked us down.

فشار انفجار ما را نقش بر زمین کرد. (به زمین انداخت).

That was the last bid, and the first edition was knocked down for only three hundred.

این آخرین پیشنها بود و اولین نسخه فقط سه دلار به فروش رفت. (چون جمله حالت مجهول دارد to someone حذف شده است.)

They knocked it down by another hundred dollars.

آن‌ها قیمتش را صد دلار دیگر پایین آوردند.

One of our office workers was knocked down right outside our building.

یکی از کارکنان ما درست بیرون ساختمان با ماشین زیر گرفته شد.

How much would it cost to knock down the stone wall behind the swimming pool?

خراب کردن دیوار سنگی پشت استخر چقدر هزینه دارد؟