کاربرد و معنی knock off چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف knock off آشنا شوید.

knock off.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی knock off آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی knock off

به طور خلاصه ترجمه knock off در فارسی به معانی زیر است:

دست از کار کشیدن؛

سرقت کردن؛

کُشتن؛

کاهش دادن؛

و غیره

کاربرد knock off

اگر کار خود را برای مدتی متوقف کنید می‌توانید از knock off بهره ببرید. هم‌چنین زمانی که چیزی را به سرقت می‌برید نیز این فعل کاربرد خواهد داشت. جدای از آن، اگر فردی را بکُشید نیز می‌توانید از این فعل استفاده کنید. علاوه بر این، اگر موردی مانند قیمت و یا مقدار چیزی را کم کنید نیز این فعل می‌تواند بیان‌گر چنین عملی باشد. در نتیجه فعل knock off یک فعل عبارتی و یا phrasal verb در زبان انگلیسی است که بیش‌تر جنبه غیررسمی (informal) و یا محاوره‌ای دارد و معانی و کاربردهای مختلفی در زبان انگلیسی خواهد داشت. عبارت knock (someone or something) off (something) به فارسی عبارت است از:

  • (گلدان و غیره) انداختن (از روی) و یا زدن و انداختن (از روی)؛

  • در عامیانه: (زن) از راه به در کردن؛

  • (از قیمت) کم کردن و یا زدن؛

  • در محاوره: (مقاله، شعر و غیره) فوری نوشتن و یا زودی نوشتن؛

  • (کار) زود انجام دادن، تندی انجام دادن و یا سرهم کردن؛

  • (از فهرست و غیره) حذف کردن و یا زدن؛

  • در عامیانه: دزدین، کش رفتن و یا زدن؛

  • (بانک را) زدن؛

  • در عامیانه: کُشتن، سر کسی را زیر آب کردن و یا کسی را سربه نیست کردن؛

  • (کریکت) پشت سر هم زدن؛

  • در محاوره: (کار و غیره) دست کشیدن از و یا کنار گذاشتن؛

  • در محاوره: دست از کار کشیدن و یا کار را تعطیل کردن؛

  • کپی کردن (از روی)، نسخه‌برداری کردن (از روی)، زدن (از روی) و یا تقلب کردن.

جدای از معانی و کاربردهای بسیار متنوعی که knock off در انگلیسی دارد؛ می‌توانید از آن در اصطلاحات و عبارات زیر نیز استفاده کنید:

  • (در حالت محاوره) دخل کسی را آوردن؛ کسی را له و لورده کردن، خدمت کسی رسیدن، گردن کسی را شکستن و یا کسی را نقش بر زمین کردن معادل با Knock someone’s block off و یا knock someone’s head off است؛

  • در حالت عامیانه اگر بخواهید بگویید نکن! و یا بس کن! می‌توانید knock it off! را به‌کار ببرید؛

  • (در محاوره) کسی را از چشم دیگران انداختن و یا باد کسی را خالی کردن معادل با knock someone off his/her pedestal و یا knock someone off his/her/perch می‌شود.

در ادامه چند مثال از کابرد و معنی فعل knock off در جمله ارائه خواهیم داد.

فعل عبارتی knock off در گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی جای دارد که برای تغییر شکل دادن به زمان گذشته و کامل نیازمند ed است. از این رو، زمان گذشته و شکل سوم این فعل knocked off خواهد بود. هم‌چنین می‌توانید knocking off را به‌عنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله استفاده کنید.

مثال برای فعل knock off

I start work at nine in the morning, and I knock off at five in the afternoon.

ساعت 9 صبح کارم را شروع می‌کنم و ساعت پنج عصر دست از کار می‌کشم.

Jimmy got into trouble when he was caught knocking off sweets from the school canteen.

جیمی زمانی که داشت شیرینی از غذاخوری مدرسه کِش می‌رفت تو دردسر افتاد.

Tony reckons a mafia hitman will knock off anyone who talks to the police.

تونی بر این باور است که یک قاتل مافیایی سر هرکسی را که با پلیس صحبت کند زیر آب می‌کند.

I'll bargain with her and see if she'll knock off a few dollars for us.

باهاش چانه خواهم زد تا ببینم آیا چند دلاری برای ما کم خواهد کرد یا نه.

She can knock off a novel in a couple of weeks.

او می‌تواند در عرض چند هفته فوری یک رمان بنویسد.

A low branch knocked her off her horse.

شاخه‌ای که ارتفاع کمی داشت، او را از روی اسبش انداخت.

They are knocking off Swiss watches and selling them for a few dollars.

آن‌‌ها از روی ساعت‌های سوئیسی می‌زنند و آن‌ها را به چند دلار می‌فروشند. (به قیمت اندکی می‌فروشند).

It's really hot today. Let's knock off early and go to the pub.

امروز واقعا گرم است. بیا زودتر کار را تعطیل کنیم و به بار برویم.