کاربرد و معنی knock up چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف knock up آشنا شوید.

knock up.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی knock up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی knock up

به طور خلاصه ترجمه knock up در فارسی به معانی زیر است:

سردستی آماده کردن؛

آبستن کردن زنی؛

و غیره

کاربرد knock up

اگر چیزی را سریع و بدون زحمت زیاد آماده کنید؛ فعل knock up با حالت محاوره و یا غیررسمی (informal) بیان‌گر این عمل است. جدای از آن اگر زنی را آبستن کنید نیز می‌توانید از این فعل بهره ببرید. این موارد تنها کاربرد و معنی knock up در جمله نیست. این فعل که بیش‌تر به صورت knock someone or something up مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ به فارسی معادل موارد زیر خواهد بو:

  • (با ضربه) بلند کردن و یا بالا آوردن؛

  • در بریتانیا در حالت محاوره به معنی: (در خانه کسی را زدن و او را) بیدار کردن؛

  • (غذا، ساختمان و غیره) سرهم کردن، دست و پا کردن، سردستی آماده کردن و یا با عجله درست کردن؛

  • در بریتانیا در حالت محاوره به معنی: داغون کردن، خسته کردن و یا از پا انداختن؛

  • در آمریکا در حالت عامیانه به معنی: زدن، کتک زدن و یا مالاندن؛

  • در بریتانیا در حالت محاوره به معنی: (پول) درآوردن؛

  • در آمریکا در حالت عامیانه به معنی: شکم کسی را بالا آوردن، حامله کردن و یا آبستن کردن؛

  • (تنیس) دست‌گرمی بازی کردن.

علاوه بر موارد فوق، اصطلاح knock up copy به معنی (برای روزنامه و غیره) مطلب تهیه کردن و یا مطلب سرهم کردن است. در ادامه به شما چند مثال انگلیسی به همراه ترجمه فارسی هریک ارائه خواهیم داد تا هرچه بهتر معنی و کاربرد این فعل را به‌خاطر بسپارید.

فعل عبارتی knock up در لیست افعال باقاعده زبان انگلیسی است که با افزودن ed به انتهای آن می‌توانید زمان گذشته و کامل آن را بیان کنید. در نتیجه شکل سوم و زمان گذشته این فعل knocked up خواهد بود. اگر در جمله‌ای نیاز به استفاده از اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل داشتید نیز می‌توانید knocking up را به‌کار ببرید.

مثال برای فعل knock up

Do you want me to knock something up for dinner?

می‌خواهی چیزی برای شام سرهم کنم؟

Of course I knew I could get knocked up if he didn't use a condom!

معلوم است که می‌دانستم اگر از کاندوم استفاده نکند؛ حامله می‌شوم. (شکمم بالا می‌آید.)

The players have a couple of minutes to knock up before the match starts.

بازیکنان قبل از شروع مسابقه چند دقیقه فرصت دارند تا دست‌گرمی بازی کنند.

I'm sorry to have to knock you up in the middle of the night.

ببخشید که مجبورم نصف شب در بزنم و تو را از خواب بیدار کنم.

This coffee table got all knocked up in the moving van.

این میز قهوه در ون باربری داغون شد.

Benny's out knocking up a kennel for the dog.

بنی بیرون درحال دست و پا کردن یک لانه برای سگ است.