در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی lay aside آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی lay aside
به طور خلاصه ترجمه lay aside در فارسی به معانی زیر است:
کنار گذاشتن؛
پسانداز کردن؛
رها کردن؛
و غیره
کاربرد lay aside
اگر چیزی همچون پول را بری آینده خود کنار میگذارید؛ میتوانید از فعل lay aside برای بیان این کار استفاده کنید. فعل lay aside در گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است و بیشتر جنبه رسمی (formal ) دارد. این فعل معمولا به صورت lay something aside مورد استفاده قرار میگیرد. معنی lay aside به فارسی عبارت است از:
(پول و غیره) کنار گذاشتن، پسانداز کردن و یا ذخیره کردن؛
(چیز، کتاب و غیره) به کناری گذاردن و یا کنار گذاشتن؛
(عادت، اصول و غیره) ول کردن، رها کردن، کنار گذاشتن و یا ترک کردن.
در ادامه برای شما چند مثال مختلف انگلیسی بههمراه ترجمه فارسی هریک ارائه خواهیم داد تا هرچه بهتر کاربرد و معنی این فعل را در جمله بهخاطر بسپارید.
فعل عبارتی lay aside در گروه افعال بیقاعده زبان انگلیسی است که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل به ed نیازی نداشته و شکل آن تغییر میکند. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل laid aside خواهد بود. اگر نیاز به اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله داشتید نیز میتوانید از laying aside استفاده کنید.
مثال برای فعل lay aside
She was trying to lay aside enough money for a trip to Europe in the spring.
او تلاش میکرد پول کافی برای سفر به اروپا در بهار کنار بگذارد. (پسانداز کند).
Try to lay a small amount aside every month for unexpected expenses.
سعی کن هرماه برای هزینههای پیشبینی نشده مقداری پول کنار بگذاری. (ذخیره کنی).
You should start thinking about laying some money aside for the future.
باید به فکر پسانداز کردن مقداری پول برای آینده باشی.
He laid aside all hopes of winning first prize.
او تمام امید خود برای بردن جایزه اول را رها کرد. (کنار گذاشت).
He laid his papers aside and went out to welcome the visitor.
او اوراقش را به کناری گذاشت و به استقبال مهمان رفت.
He's temporarily laid aside some quite interesting projects to write the script.
او چند پروژه جالب برای نوشتن فیلمنامه را بهطور موقت ول کرد. (رها کرد؛ کنار گذاشت).
She's trying to lay something aside for her retirement.
او سعی میکند مقداری پول برای بازنشستگیاش ذخیره کند. (کنار بگذارد).