کاربرد و معنی lead to چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف lead to آشنا شوید.

lead to.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی lead to آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی lead to

به طور خلاصه ترجمه lead to در فارسی به معانی زیر است:

منجر شدن؛

سبب شدن؛

منتهی شدن به؛

و غیره

کاربرد lead to

اگر موجب وقوع امری شوید؛ می‌توانید از فعل lead to برای بیان آن استفاده کنید. فعل lead to به‌عنوان یک فعل عبارتی و یا phrasal verb در زبان انگلیسی شناخته می‌شود که معمولا به صورت lead to something مورد استفاده قرار می‌گیرد. معنی lead to به فارسی معادل است با:

رسیدن به، منجر شدن به، منتهی شدن به، سبب چیزی شدن، انجامیدن به، دلیل چیزی شدن، ختم شدن به، موجب چیزی شدن ، و یا باعث چیزی شدن.

علاوه بر موارد فوق، عبارت lead someone to do something به معنی کاری کردن که کسی...، باعث شدن که کسی...، کسی را وادار کردن که...، کسی را بر آن داشتن که... و یا کسی را به ... کشاندن خواهد بود.

هم‌چنین اصطلاح lead someone to believe that… نیز به معنی به کسی وانمود کردن که...، به کسی باوراندن که... و یا کسی را متقاعد کردن که... است.

اصطلاح lead someone to something or somewhere نیز می‌تواند به معنی کسی را به جایی بردن، کسی را به جایی هدایت کردن و یا کسی را به جایی راهنمایی کردن باشد.

عبارت I’m led to the conclusion that… نیز می‌تواند به معنی به این نتیجه رسیدم که... مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهیم داد تا هرچه بهتر با معنی و کاربرد این فعل در جمله آشنا شوید.

فعل عبارتی lead to در گروه افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی جای دارد که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل شکل آن تغییر خواهد کرد. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل led to خواهد بود. هم‌چنین شما می‌توانید از leading to نیز به‌عنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله بهره ببرید.

مثال برای فعل lead to

Taking illegal drugs can lead to all sorts of problems such as legal, social, financial and health problems, and it can even lead to death.

مصرف داروهای غیرمجاز می‌تواند منجر به انواع مشکلات هم‌چون مشکلات حقوقی، اجتماعی، اقتصادی و سلامتی شود و حتی می‌تواند منجر به مرگ شود.

Jenny thinks that being overweight has led to many of her health problems.

جنی فکر می‌کند که اضافه وزن باعث بسیاری از مشکلات سلامتی او شده است.

Smoking cigarettes can lead to lung cancer.

سیگار کشیدن می‌تواند سبب سرطان ریه شود.

The cat is so old that we had to lead her to her food.

گربه به‌قدری پیر است که مجبور شدیم آن را به سمت غذایش ببریم.

This agent led me to purchase a worthless piece of land.

این نماینده باعث شد که من یک قطعه زمین بی‌ارزش بخرم.

There's a track that leads directly to the reservoir.

مسیری وجود دارد که مستقیما به مخزن منتهی می‌شود.