کاربرد و معنی leave out چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف leave out آشنا شوید.

leave out.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی leave out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی leave out

به طور خلاصه ترجمه leave out در فارسی به معانی زیر است:

از قلم انداختن؛

نادیده گرفتن؛

کنار گذاشتن؛

و غیره

کاربرد leave out

اگر چیزی را نادیده گرفته و آن را به‌حساب نمی‌آورید؛ می‌توانید از فعل leave out برای بیان آن استفاده کنید. فعل leave out به‌عنوان یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی شناخته می‌شود که بیش‌تر به صورت leave someone or something out مورد استفاده قرارا می‌گیرد. معنی leave out به فارسی عبارت است از:

  • حذف کردن، از قلم انداختن و یا جا انداختن؛

  • (شخص) فراموش کردن، از نظر دور داشتن و یا کنار گذاشتن؛

  • (فرصت و غیره) چشم پوشیدن از، نادیده گرفتن و یا صرف نظر کردن از؛

  • سر جای خود نگذاشتن و یا بیرون گذاشتن.

برای گفتن چیزی را بیرون زیر باران گذاشتن به انگلیسی نیز می‌توانید از leave something out in the rain استفاده کنید. در ادامه به شما چند مثال از کاربرد درست و معنی این فعل در جمله ارائه خواهیم داد.

فعل عبارتی leave out در گروه افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی جای دارد که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل، ed نمی‌گیرد و شکل آن تغییر می‌کند. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل در جمله left out می‌شود. اگر بخواهید از اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله استفاده کنید نیز می‌توانید leaving out را به‌کار ببرید.

مثال برای فعل leave out

There should be twelve books in the box, but there are only eleven. They left one out.

باید دوازده کتاب در جعبه می‌بود اما فقط یازده‌ تاست. آن‌ها یکی را از قلم انداختند.

If you're filling in the application form, you can leave out your date of birth. We don't need to know that.

اگر درحال پر کردن فرم استخدام هستید؛ می‌توانید تاریخ تولدتان را حذف کنید (نادیده بگیرید). نیازی به دانستن آن نداریم.

Patrice hasn't been playing well lately, so he's been left out of the team for today's game.

پاتریس اخیرا خوب بازی نمی‌کند. از این رو، برای بازی امروز از تیم کنار گذاشته شده است.

This sentence doesn't make sense; a keyword has been left out.

این جمله معنی ندارد؛ یک کلمه کلیدی جاافتاده است.

We couldn't include all our players in the Olympic squad, and the ones who were left out were really disappointed.

ما نتوانستیم همه بازیکنان‌مان را در ترکیب المپیک قرار دهیم و آن‌هایی که بیرون گذاشته شدند واقعا ناامید شدند.

You left out the best parts of the story.

بهترین قسمت داستان را از قلم انداختی.