در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی let down آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی let down
به طور خلاصه ترجمه let down در فارسی به معانی زیر است:
مایوس کردن؛
باد چیزی را خالی کردن؛
بلند کردن؛
و غیره
کاربرد let down
اگر با برآورده نکردن انتظارات دیگران، آنها را مایوس کنید؛ میتوانید از فعل let down برای بیان آن استفاده کنید. همچنین زمانی که باد چیزی مانند تایر یا تشکهای بادی را خالی میکنید نیز میتوانید از این فعل استفاده کنید. فعل let down بهعنوان یک فعل عبارتی و یا phrasal verb در زبان انگلیسی شناخته میشود. که بیشتر به صورت let someone or something down در جمله مورد استفاده قرار میگیرد. معنی let down به فارسی عبرات است از:
(پنجره و غیره) پایین آوردن؛
(قدِ دامن، شلوار و غیره را) بلند کردن؛
(توی لباس) باز کردن؛
(مو) ول کردن، انداختن و یا باز کردن؛
(شخص) انداختن و یا به زمین زدن؛
(لاستیک) باد چیزی را خالی کردن؛
مایوس کردن، ناامید کردن و یا از خود مایوس کردن؛
کمک نکردن (به)، یاری نکردن (به) و یا از کمک به کسی دریغ کردن.
علاوه بر موارد فوق، میتوانید از اصطلاح let someone down gently به معنی موارد زیر استفاده کنید:
احساسات کسی را درنظر گرفتن، با کسی با ملایمت رفتار کردن و یا کسی را اذیت نکردن؛
به کسی سخت نگرفتن و یا کسی را سخت تنبیه نکردن.
عبارت be let down نیز به معنی دست تنها ماندن و یا گرفتار شدن کاربرد خواهد داشت. همچنین اصطلاح let the side down در بریتانیا بهصورت محاوره میتواند به معنی بد تا کردن، بد رفتار کردن و یا بد عمل کردن مورد استفاده قرار گیرد.
در ادامه با بررسی مثالهای مختلف، هرچه بهتر و بیشتر با کاربرد و معنی این فعل در جمله آشنا خواهید شد. فعل let down در گروه افعال بیقاعده زبان انگلیسی جای دارد. این یعنی برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل به ed نیاز نخواهد داشت. در حقیقت شکل این فعل در تمام زمانها یکی است. با این توضیح زمان گذشته و شکل سوم آن نیز let down خواهد بود. علاوه بر این، میتوانید از letting down نیز بهعنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله بهره ببرید.
مثال برای فعل let down
Timothy was expelled from school for letting down the tyres on his teacher's car.
تیموتی به دلیل خالی کردن باد لاستیک ماشین معلمش از مدرسه اخراج شد.
Louise is very reliable. She always works hard and she has never let us down.
لوئیس بسیار قابل اعتماد است. او همیشه سخت کار میکند و هیچوقت ما را ناامید نکرده است.
They let down the sails.
آنها بادبانها را پایین آوردند.
My trousers shrank in the wash so I let them down.
شلوارم در شستشو آب شد و از این رو، (قد) آن را بلند کردم.
After they'd played with their blow-up dolls, they let them down and packed them away.
بعد از اینکه با عروسکهای بادی خود بازی کردند؛ باد آنها را خالی کرده و آنها را جمع کردند.
Our goalkeeper was really upset about making the mistake and letting in the goal. He said he'd let down his teammates, his club and the fans.
دروازهبان ما واقعا ناراحت بود از اینکه اشتباه کرده و اجازه ورود گل به دروازه را داده بود. او گفت که هم تیمیها، باشگاه و هوادارانش را مایوس کرده است