کاربرد و معنی let off چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف let off آشنا شوید.

let off.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی let off آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی let off

به طور خلاصه ترجمه let off در فارسی به معانی زیر است:

تنبیه نکردن؛

منفجر کردن؛

مرخص کردن؛

و غیره

کاربرد let off

اگر کسی را به‌‎خاطر کار اشتباهی که کرده است بخشیده و یا برای او تنبیه و مجازات ناچیزی درنظر بگیرید؛ می‌توانید از let off بهره ببرید. هم‌چنین زمانی که موجب انفجار چیزی می‌شوید نیز می‌توانید از این فعل استفاده کنید. فعل let off در گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که معمولا به صورت let someone or something off مورد استفاده قرار می‌گیرد. معنی let off به فارسی عبارت است از:

  • (شخص) بخشیدن، زیاد تنبیه نکردن و یا مجازات نکردن؛

  • (بمب) منفجر کردن و یا ترکاندن؛

  • (فشفشه و غیره) روشن کردن و یا در کردن؛

  • (تفنگ و غیره) چکاندن و یا آتش کردن؛

  • مرخص کردن، اجازه رفتن دادن به و یا گذاشتن که کسی برود؛

  • (خانه و غیره) اجاره دادن؛

  • (گاز، بخار و غیره) آزاد کردن.

برای این‌که بهتر متوجه کاربرد و معنی این فعل در جملات مختلف شوید؛ در ادامه به شما چند مثال انگلیسی به همراه ترجمه فارسی هریک ارائه خواهیم داد.

فعل عبارتی let off در گروه افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی است که برای تبدیل شدن به دیگر زمان‌ها نیازمند هیچ تغییری نیست. از این رو، شکل سوم و زمان گذشته این فعل نیز همان let off خواهد بود. علاوه بر این، اگر بخواهید از اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله بهره ببرید نیز می‌توانید letting off را استفاده کنید.

مثال برای فعل let off

I was pulled over for speeding, but luckily I was let off with a warning.

به‌خاطر سرعت زیاد مرا کنار زدند اما خوشبختانه با یک هشدار اجازه دادند بروم. (با یک هشدار مرا بخشیدند).

On New Year's Eve, people around here let off fireworks, so it can get very noisy.

در شب سال نو مردم این‌جا آتش‌بازی روشن می‌کنند (در می‌کنند) و بنابراین می‌تواند بسیار پر سروصدا باشد.

The engine let some evil smelling smoke off.

موتور مقداری دود بدبو آزاد کرد.

The corrupt politician expected to be let off lightly for taking a bribe, so he was very shocked when the judge sent him to jail.

سیاستمدار فاسد انتظار داشت که به دلیل گرفتن رشوه، زیاد تنبیه نشود؛ بنابراین وقتی قاضی او را به زندان فرستاد بسیار شوکه شد.

The government soldiers let some tear gas off, and the protesters started running in all directions.

سربازان دولت مقداری گاز اشک‌آور منفجر کردند و معترضان شروع به دویدن به اطراف کردند.

The boys were let off with a reprimand.

پسرها با یک توبیخ بخشیده شدند.