کاربرد و معنی let out چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف let out آشنا شوید.

let out.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی let out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی let out

به طور خلاصه ترجمه let out در فارسی به معانی زیر است:

مرخص کردن؛

جیغ و فریاد کشیدن؛

اجاره دادن؛

و غیره

کاربرد let out

اگر اجازه ترخیص چیزی یا کسی را از محلی بدهید؛ می‌توانید از فعل let out برای بیان آن استفاده کنید. هم‌چنین اگر صدای خاصی هم‌چون جیغ و یا فریاد درآورید نیز این فعل کاربرد خواهد داشت. جدای از آن، زمانی که اتاق یا ساختمانی را به کسی اجاره می‌دهید نیز می‌توانید از این فعل بهره ببرید. همان‌طور که ملاحظه می‌کنید؛ فعل let out یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که کاربردها و معانی مختلفی خواهد داشت. این فعل معمولا به صورت let someone or something out مورد استفاده قرار می‌گیرد و معنی آن به فارسی عبارت است از:

  • گذاشتن که کسی یا چیزی برود و یا خارج کردن؛

  • (زندانی، پرنده و غیره) آزاد کردن، رها کردن و یا مرخص کردن؛

  • به پایان رسیدن و یا تمام شدن؛

  • (گلّه) بیرون آوردن؛

  • (آب، باد و غیره) خالی کردن؛

  • (لباس) گشاد کردن؛

  • (درز) باز کردن و یا شکافتن؛

  • (شمع، آتش و غیره) خاموش کردن و یا گذاشتن که خاموش شود؛

  • (راز، خبر و غیره) فاش کردن و یا گفتن؛

  • کنار گذاشتن، حذف کردن و یا معاف کردن؛

  • (اسب و غیره) کرایه دادن و یا اجاره دادن.

علاوه بر موارد فوق، شما می‌توانید از اصطلاح let oneself out به معنی خارج شدن و یا بیرون آمدن استفاده کنید.

هم‌چنین let out a laugh به فارسی خندیدن، خنده سر دادن و یا زیر خنده زدن است.

اصطلاح let out a shout به معنی فریاد کشیدن و یا داد زدن خواهد بود.

عبارت don’t let it out that… نیز به معنی نرو بگو که... مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در ادامه با بررسی مثال‌هایی که به شما ارائه خواهیم داد؛ بهتر با کاربرد و معنی این فعل در جمله آشنا خواهید شد. فعل عبارتی let out در لیست افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی جای دارد که زمان گذشته و شکل سوم آن نیز به همان صورت let out نوشته و تلفظ می‌شود. اسم مصدر (gerund) و حالت استمراری آن نیز letting out می‌شود.

مثال برای فعل let out

Could you let the cat out, please? It's scratching on the door.

میشه لطفا بذاری گربه بره؟ روی در ناخن می‌کشد.

When she felt the cobwebs on her cheeks in the dark, she let out an ear-shattering shout.

وقتی در تاریکی تارهای عنکبوت را روی گونه‌هایش حس کرد فریاد کشید.

She makes some extra money by letting out her spare room to a student.

او با اجاره دادن اتاق مازاد خود به یک دانشجو، پول اضافی به دست می‌آورد.

It was supposed to be a secret. Who let it out?

قرار بود یک راز باشد. چه کسی آن را فاش کرد؟

She had to let her overcoat out because she had gained some weight.

او مجبور شد کتش را گشاد کند چون کمی چاق شده بود.

I heard a voice from the cupboard shouting "Let me out!"

صدایی از داخل کمد شنیدم که فریاد می‌زد : «رهایم کن!».

What time does the movie let out? I have to meet someone in the lobby.

فیلم ساعت چند تمام می‌شود؟ من باید کسی را در لابی ملاقات کنم.