کاربرد و معنی live on چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف live on آشنا شوید.

live on.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی live on آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی live on

به طور خلاصه ترجمه live on در فارسی به معانی زیر است:

زندگی کردن با؛

زنده بودن با چیزی؛

باقی ماندن؛

و غیره

کاربرد live on

اگر با میزان معینی از پول زندگی می‌کنید و آن پول را صرف مخارج معمول زندگی خود می‌کنید می‌توانید از live on برای بیان این کار استفاده کنید. فعل live on که به‌عنوان یک فعل عبارتی و یا phrasal verb شناخته می‌شود بیش‌‌تر به صورت live on something مورد استفاده قرار می‌گیرد. معنی live on به فارسی عبارت است از:

  • (میوه، شیر و غیره) رژیم چیزی را داشتن، فقط چیزی را خوردن و یا با چیزی زنده بودن؛

  • (پول، حقوق همسر و غیره) متکی به چیزی بودن، سر کردن با، امرار معاش کردن با و یا با جیزی زندگی کردن؛

  • به زندگی ادامه دادن ؛

  • (سنت، خاطره و غیره) باقی ماندن، زنده ماندن و یا دوام آوردن.

علاوه بر موارد فوق؛ شما می‌توانید از اصطلاح live on one’s name و یا live on one’s reputation به معنی نان شهرت یا نام خود را خوردن استفاده کنید. در ادامه با بررسی چند مثال؛ هرچه بهتر کاربرد و معنی این فعل را به‌خاطر خواهید سپرد.

فعل عبارتی live on در لیست افعال باقاعده زبان انگلیسی جای دارد. همان‌طور که می‌دانید این افعال برای تغییر شکل دادن به زمان گذشته و کامل، نیازمند ed هستند. با این وجود، از آن‌جایی که فعل live به حرف e ختم می‌شود؛ فقط کافیست حرف d را به انتهای آن بیفزایید. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل lived on می‎شود. هم‌چنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز living on می‌شود.

مثال برای فعل live on

Are you sure a hundred dollars a week is enough to live on?

مطمئنی هفته‌ای 100 دلار برای به زندگی ادامه دادن کافیست؟

How do people live on the old-age pension? It's not even enough to buy good food.

مردم چگونه با مستمری دوران پیری خود زندگی می‌کنند؟ این پول حتی برای خرید غذای خوب هم کافی نیست.

Most people have to live on their salary.

بیش‌تر مردم باید با حقوق‌شان سر کنند.

We lived on very little when we first got married.

اولی که ازدواج کردیم با پول بسیار کمی امرارمعاش کردیم.

I more or less live on pasta.

کم‌و بیش با پاستا زندم.

His good works will live on long after him.

کارهای خوب او تا مدت‌ها پس از او باقی می‌ماند.