کاربرد و معنی long for چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف long for آشنا شوید.

long for.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی long for آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی long for

به طور خلاصه ترجمه long for در فارسی به معانی زیر است:

از ته دل خواستن؛

آرزو داشتن؛

و غیره

کاربرد long for

اگر از ته دل چیزی یا کسی را بخواهید که بسیار برای او دلتنگ هستید؛ می‌توانید از long for برای بیان این حالت استفاده کنید. فعل long for در لیست افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که معمولا به‌صورت long for something مورد استفاده قرار می‌گیرد. معنی long for به فارسی عبارت است از:

آرزوی چیزی را داشتن، منتظر چیزی بودن، چیزی را از ته دل خواستن، تمایل زیاد به چیزی داشتن، دل کسی لک زدن برای چیزی، مشتاقانه منتظر چیزی بودن، دل کسی پر کشیدن برای چیزی و یا بی‌صبرانه در انتظار چیزی بودن.

هم‌چنین شما می‌توانید ساختار long for someone to do something را به معنی آرزو داشتن که کسی کاری را انجام دهد و یا کسی سخت دلش خواستن که کسی کاری را انجام دهد به‌کار ببرید. در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهیم داد تا بتوانید معنی و کاربرد این فعل را بهتر از پیش درک کنید.

فعل عبارتی long for در لیست افعال باقاعده زبان انگلیسی جای دارد که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل نیازمند ed است. از این رو، زمان گذشته و شکل سوم این فعل longed for خواهد بود. هم‌چنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز longing for می‌شود.

مثال برای فعل long for

Ever since he left England, Terry has been longing for a plate of traditional English fish and chips.

تِری از زمانی که انگلیس را ترک کرده است؛ دلش برای یک بشقاب چیپس و ماهی سنتی انگلیسی لک زده است.

My wife says she longs for stimulating conversation, and when I offer to discuss a serious issue with her, she laughs.

همسرم می‌گوید که مشتاق یک گفتگوی هیجان‌انگیز است و وقتی بهش پیشنهاد بحث درباره یک موضوع جدی را می‌دهم؛ می‌خندد.

While Jenny was away at college, she often longed for her mother's cooking.

زمانی که جنی کالج بود، از ته دل دست‌پخت مادرش را می‌خواست.

She is longing for her old friends.

او بی‌صبرانه در انتظار دوستان قدیمی‌اش است.

Walter longed for his hometown in the mountains.

والتر دلش برای زادگاهش در کوهستان پرکشید.

I long for her to come back.

آرزو دارم که او برگردد.