در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی look on آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی look on
به طور خلاصه ترجمه look on در فارسی به معانی زیر است:
تماشا کردن؛
دیدن؛
و غیره
کاربرد look on
اگر بدون مشارکت در رویداد و فعالیتی، آن را تماشا میکنید؛ میتوانید از فعل look on برای بیان این منظور استفاده کنید.. فعل look on در گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که به صورت look on someone or something مورد استفاده قرار میگیرد. شما میتوانیداز look upon هم به جای look on استفاده کنید. با این تفاوت که upon حالتی رسمیتر داشته و کمتر در محاورات امروزی مورد استفاده قرار میگیرد.. معنی look on به فاری عبارت است از:
نگاه کردن به، نظاره کردن به و یا دیدن؛
تماشا کردن، نظارهگر بودن و یا تماشاگر بودن
علاوه بر موارد فوق؛ شما میتوانید با استفاده از این فعل، عبارات زیر را بسازید:
کسی یا چیزی را به چشم ... نگاه کردن و یا چیزی را ... دانستن به انگلیسی look on someone or something as… خواهد بود؛
با (چشم) ... به کسی نگاه کردن معادل look on someone or something with … میشود؛
(خانه، اتاق و غیره) مشرف به جایی بودن و یا رو به جایی بودن در انگلیسی برابر با look on to (onto) something است.
در ادامه با بررسی چند مثال با کاربرد و معنی این فعل در جمله آشنا خواهید شد. فعل عبارتی look on در گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی جای دارد که برای تغییر حالت دادن به زمان گذشته و کامل باید در انتهای خود ed بگیرد. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم آن looked on میشود. همچنین اسم مصدر (gerund) و حالت استمراری این فعل نیز looking on خواهد بود.
مثال برای فعل look on
The kids looked on in amazement as their teacher showed them how to do all the latest dance moves.
وقتی معلم نحوه اجرای تمامی آخرین حرکات رقص را به بچهها نشان میداد؛ آنها با تعجب نظارهگر بودند.
A large crowd looked on as the parade made its way down the street.
زمانی که راهپیمایی به سمت پایین خیابان میرفت؛ جمعیت زیادی تماشاگر بودند.
The people who are looking on during a sporting event are called spectators.
افرادی که در طی یک رویداد ورزشی به نظاره کردن آن میپردازند؛ تماشاگر نامیده میشوند.
The balcony looks on to the meadow.
بالکن مشرف به چمنزار است.
I looked on him as a second father
من به چشم پدر دوم به او نگاه میکنم. (او را پدر دومم میدانم).
We looked upon her as a worthy successor.
ما او را یک جایگزین شایسته میدانیم.
While the kittens played, the mother cat looked on contentedly.
زمانی که بچه گربهها بازی کردند؛ گربه مادر با رضایت تماشا کرد.