در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی nail down آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی nail down
به طور خلاصه ترجمه nail down در فارسی به معانی زیر است:
نهایی کردن؛
میخ کردن؛
از کسی قولی گرفتن؛
و غیره
کاربرد nail down
اگر درباره چیزی توافق کرده و یا در نهایت تصمیمی میگیرید؛ فعل nail down میتواند بیانگر این کار باشد. همچنین زمانی که چیزی را با میخ به سطحی مانند زمین چفت میکنید نیز این فعل کاربرد خواهد داشت. فعل nail down از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که معمولا به صورت nail something or someone down و یا nail down someone or something مورد استفاده قرار میگیرد. معنی nail down به فارسی عبارت است از:
میخ زدن به و یا میخ کردن؛
به دقت توضیح دادن و یا دقیقا تعریف کردن؛
کسی را وادار کردن که بگوید چه میخواهد بکند، از کسی قول گرفتن که کاری را انجام دهد، از کسی تضمین گرفتن که، از کسی تعهد گرفتن که و یا کسی را وادار کردن که بگوید چگونه فکر میکند. در این حالت میتوانید از nail someone down to و یا nail someone down on نیز استفاده کنید؛
قطعی کردن، نهایی کردن، محکم کردن، به توافق رسیدن، مشخص کردن، تحکیم کردن و یا تثبیت کردن..
در ادامه به شما چند مثال انگلیسی به همراه ترجمه فارسی هریک ارائه خواهیم داد تا بهتر بتوانید با کاربرد و معنی این فعل در جمله آشنا شوید.
فعل عبارتی nail down در گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی جای دارد که برای تغییر حالت دادن به زمان گذشته و کامل باید ed بگیرد. در نتیجه شکل سوم و زمان گذشته این فعل nailed down میشود. همچنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری آن نیز nailing down خواهد بود.
مثال برای فعل nail down
I nailed him down to coming at 6 o’clock.
او را وادار کردم که بگوید ساعت 6 میآید. (ازش قول گرفتم که ساعت 6 بیاید).
We need to nail down a date for the meeting as soon as possible.
باید در اسرع وقت تاریخ جلسه را قطعی کنیم. (مشخص کنیم)
There are a couple of loose boards on the back steps, so I'm going to nail them down.
چند تخته شل روی پلههای پشتی وجود دارد. از این رو، قصد دارم به آنها میخ بزنم.
They nailed him down to a specific time and place.
آنها او را مجبور کردند که ساعت و تاریخ دقیق را بگوید.
We haven't been able to nail down the cause of the fire yet.
هنوز نتوانستهایم علت آتشسوزی را مشخص کنیم.
He's traveling all over the state to nail down support for his senate campaign.
او به سراسر ایالت سفر میکند تا کمپین انتخاباتی خود در مجلس سنا را تحکیم کند.
We've been trying to nail them down on the specific points of the agreement for the past six months.
ما در شش ماه گذشته در تلاش بودهایم تا از آنها برای نقاط خاص توافق قول بگیریم.
We've been negotiating this agreement for a few days already, so let's try to nail it down before the end of today.
ما چند روزی است که در حال مذاکره درباره این توافق بودهایم، بنابراین بیایید سعی کنیم تا قبل از پایان امروز آن را نهایی کنیم.
If you want to use carpet on the stage, nail it down so the dancers don't trip over it.
اگر میخواهید از فرش روی صحنه استفاده کنید، آن را میخ کنید تا رقصندگان روی آن سُر نخورند.