در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی pick on آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی pick on
به طور خلاصه ترجمه pick on در فارسی به معانی زیر است:
گیر دادن؛
سربهسر کسی گذاشتن؛
بدرفتاری کردن؛
و غیره
کاربرد pick on
اگر بهطور مکرر با کسی بدرفتاری کرده و یا از او انتقاد میکنید؛ میتوانید با pick on این عمل را بهتصویر بکشید. فعل pick on یک فعل عبارتی و یا phrasal verb در زبان انگلیسی است که معمولا بهصورت pick on someone or something مورد استفاده قرار میگیرد. معنی pick on به فارسی عبارت است از:
پیله کردن به، بند کردن به، قفلی زدن روی و یا گیر دادن به؛
سربهسر گذاشتن، دست انداختن و یا مسخره کردن؛
زور گفتن به، بدرفتاری کردن با و یا اذیت کردن؛
به گردن کسی یا چیزی گذاشتن .
در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهیم داد تا بهتر بتوانید کاربرد و معنی این فعل در جمله را درک کنید. فعل عبارتی pick on جزو گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی محسوب میشود که برای تغییر شکل دادن به زمان گذشته و کامل نیازمند ed است. از این رو، زمان گذشته و شکل سوم آن picked on میشود. همچنین شما میتوانید از picking on نیز بهعنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله بهره ببرید.
مثال برای فعل pick on
She told Mom the boys were always picking on her.
او به مامان گفت که پسرها همیشه او را اذیت میکنند.
Please stop picking on me! I’m tired of it.
لطفا دست از گیر دادن به من بردار! از این کار خسته شدم.
He gets picked on by the other boys because he's so small.
چون بسیار کوچک بود؛ توسط باقی پسرها به او زور گفته میشد.
Joe sounds childish when he says things like "Why does the boss always pick on me?"
جو وقتی جملاتی مانند «چرا رئیس همیشه به من پیله میکند؟» را میگوید؛ بچه به نظر میرسد.
When Jill was in high school, the other girls picked on her because she was overweight.
زمانی که جیل دبیرستانی بود، دختران دیگر او را دست میانداختند زیرا اضافه وزن داشت.
If teachers see kids picking on one of their classmates, they will usually stop them.
اگر معلمان ببینند که بچهها یکی از همکلاسیهایشان را مسخره میکنند، معمولاً مانع آنها میشوند.