در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی piss off آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی piss off
به طور خلاصه ترجمه piss off در فارسی به معانی زیر است:
دلخور کردن؛
به چاک زدن؛
و غیره
کاربرد piss off
اگر کسی شما را ناراحت و دلخور کند؛ میتوانید با piss off آن را بیان کنید. فعل piss off یکی دیگر از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که معمولا به صورت piss someone off و یا piss off someone مورد استفاده قرار میگیرد. معنی piss off به فارسی عبارت است از:
دلخور کردن، عصبانی کردن، دمق کردن، کُفری کردن، از کوره بهدر کردن، کسی را بهم ریختن و یا حال کسی را گرفتن؛
به چاک زدن و یا کسی گورش را گم کردن.
در ادامه با بررسی چندین مثالی که به شما ارائه خواهیم داد؛ بهتر با کاربرد و معنی این فعل در جمله آشنا خواهید شد. فعل عبارتی piss off از جمله افعال باقاعده زبان انگلیسی است. از این رو، برای تغییر شکل دادن به زمان گذشته و کامل نیازمند ed خواهد بود. در نتیجه، زمان گذشته و شکل سوم این فعل pissed off میشود. همچنین اگر به اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله نیاز داشتید میتوانید pissing off را بهکار ببرید.
مثال برای فعل piss off
Do you think Bob knows that he pisses people off when he gets drunk and starts singing really loudly?
آیا فکر میکنید باب میداند که وقتی مست میشود و شروع به خواندن با صدای بلند میکند مردم را عصبانی میکند؟
Everyone just pissed off and left me to clean up.
همه گورشان را گم کردند و من را گذاشتند تا تمیزکاری کنم.
She pissed off just about everyone who was there when she started talking during the movie.
وقتی او در طی فیلم شروع به صحبت کرد، تقریباً همه کسانی را که آنجا بودند کُفری کرد.
Why don't you just piss off? You've caused enough problems already!
چرا گورت را گم نمیکنی؟ قبلاً به اندازه کافی مشکلات ایجاد کردهای!
You'll probably piss someone off if you tell them they're wrong.
اگر به کسی بگویید اشتباه میکند، احتمالاً او را دلخور خواهید کرد.
She was pissed off because no one had called her.
او دمق شد چون کسی بهش زنگ نزده بود.
Piss off and stop bothering me.
بزن بهچاک (گورت را گم کن) و دیگه اذیتم نکن