کاربرد و معنی play up چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف play up آشنا شوید.

play up.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی play up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی play up

به طور خلاصه ترجمه play up در فارسی به معانی زیر است:

درست کار نکردن؛

بزرگ جلوه دادن؛

عذاب دادن؛

و غیره

کاربرد play up

اگر چیزی به‌درستی کار نکرده و یا منجر به بروز مشکلاتی شود؛ می‌توانید با play up آن را بیان کنید. هم‌چنین زمانی که چیزی یا کسی را بهتر و مهم‌تر از خود واقعی آن نشان دهید نیز می‌توانید از این فعل بهره ببرید. فعل play up یک فعل عبارتی و یا phrasal verb انگلیسی است که می‎تواند جنبه محاوره و یا غیررسمی (informal ) نیز داشته باشد. این فعل هم به صورت play someone or something up مورد استفاده قرار می‌گیرد و هم به‌شکل play up someone or something در جمله دیده می‌شود. معنی play up به فارسی عبارت است از:

در محاوره:

  • (شخص) اذیت کردن، عذاب دادن، بدرفتاری کردن با، جان کسی را به لب رساندن و یا دخل کسی را آوردن؛

  • مهم جلوه دادن، بزرگ نشان دادن، اغراق کردن و یا گنده کردن؛

  • درست کار نکردن، بازی درآوردن، اذیت کردن و یا عذاب دادن؛

هم‌چنین شما می‌توانید از play up to در حالت محاوره به معنی تملق کسی را گفتن و یا مجیز کسی را گفتن استفاده کنید. در ادامه به شما مثال‌های مختلفی از کاربرد و معنی play up در جمله ارائه خواهیم داد.

فعل عبارتی play up یکی از افعال باقاعده زبان انگلیسی بوده که برای تغییر حالت دادن به زمان گذشته و کامل نیازمند ed است. از این رو، زمان گذشته و شکل سوم آن played up می‌شود. هم‌چنین حالت استمراری و یا اسم مصدر (gerund) این فعل نیز playing up خواهد بود.

مثال برای فعل play up

This bloody printer is playing up again!

این چاپ‌گر قرمز دوباره درست کار نمی‌کند.

Sales people know the strengths of each product they sell, and they play these strengths up when they're trying to make a sale.

فروشندگان نقاط قوت هر محصولی را که می‌فروشند می‌دانند، و زمانی که در تلاش برای فروش هستند، این نقاط قوت را مهم جلوه می‌دهند.

The boys have been playing up at school again.

پسرها دوباره در مدرسه اذیت می‌کرده‌اند.

Whenever the weather is cold and damp, my back plays up and I have to take pain medicine.

هر وقت هوا سرد و نمناک است کمرم اذیت می‌کند و باید داروی درد بخورم.

Some hip-hop artists play up their violent past as gang members in order to gain credibility among fans.

برخی از هنرمندان هیپ‌هاپ گذشته خشونت‌آمیزشان را به عنوان اعضای باند بزرگ نشان می‌دهند تا در بین طرفداران خود اعتبار به دست آورند.

If your computer is playing up, you should have it repaired.

اگر کامپیوتر شما بازی درمی‌آورد باید بدهید آن را تعمیر کنند.

In job interviews, Grace plays up the fact that she was top of her class in high school.

گریس در مصاحبه‌های شغلی، این واقعیت که در دبیرستان رتبه برتر کلاس خود بود را گنده می‌کند.

His knee has been playing him up again.

زانویش دوباره جان او را به لبش رسانده است.