کاربرد و معنی put forward چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف put forward آشنا شوید.

put forward.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی put forward آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی put forward

به طور خلاصه ترجمه put forward در فارسی به معانی زیر است:

پیشنهاد کردن؛

به جلو انداختن (زمان یا تاریخ)؛

معرفی کردن؛

و غیره

کاربرد put forward

اگر ایده، نظر و یا پیشنهاد خود را برای بررسی به دیگران ارائه می‌دهید؛ می‌توانید از put forward برای بیان آن استفاده کنید. هم‌چنین هنگامی که زمان رویداد، جلسه، قرار و غیره را تغییر داده تا زودتر از موعد مقرر برگذار شود نیز می‌توانید از این فعل بهره ببرید. فعل put forward یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که به‌صورت put forward someone or something و یا put something or someone forward کاربرد دارد. معنی put forward به فارسی عبارت است از:

  • (برای شغل و غیره) معرفی کردن، کاندید کردن، نامزد کردن و یا اسم کسی را دادن؛

  • (ساعت) جلو کشیدن و یا جلو بردن؛

  • (تاریخ) جلو انداختن؛

  • مطرح کردن، پیشنهاد کردن، بیان کردن، ارائه کردن و یا عرضه کردن؛

  • (اسم، پیشنهاد و غیره) دادن؛

  • (دلایل و غیره) اقامه کردن.

علاوه بر موارد فوق؛ اصطلاح put oneself forward نیز به‌معنی داوطلب شدن، کاندید شدن و یا خود را نامزد کردن کاربرد خواهد داشت. در ادامه به شما مثال‌هایی از نحوه کاربرد و معنی این فعل در جمله ارائه خواهیم داد.

فعل عبارتی put forward از جمله افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی است که برای تغییر حالت دادن به زمان گذشته و کامل نه ed می‌گیرد و نه شکل آن تغییر می‌کند. از این رو، زمان گذشته و شکل سوم آن نیز به‌همان صورت put forward بیان می‌شود. علاوه بر این، شما می‌توانید از putting forward به‌عنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله بهره ببرید.

مثال برای فعل put forward

He put forward an interesting argument, but no one was really convinced by it.

او استدلال جالبی را ارائه کرد، اما هیچ‌کس کاملا با آن قانع نشد.

Do you mind if we put forward the starting time an hour, and make it 9 o'clock instead of 10?

آیا مشکلی ندارید که زمان شروع را یک ساعت جلو ببریم و به جای 10 ساعت 9 را آن را انجام دهیم؟

I put Henry forward as a possible nominee.

من هِنری را به عنوان نامزد احتمالی معرفی کردم.

If you have any ideas or suggestions, please feel free to put them forward and they'll be given our full consideration.

اگر ایده یا پیشنهادی دارید، لطفاً آنها را مطرح کنید تا مورد توجه کامل ما قرار گیرد.

Uncle Roger has to go to Japan in April, so we've put our wedding forward a couple of weeks so he can come.

عمو راجر باید در آوریل به ژاپن برود، بنابراین ما عروسی خود را چند هفته جلو انداختیم تا او بتواند (به عروسی) بیایید..

Many of the suggestions that have been put forward are excellent.

بسیاری از پیشنهاداتی که عرضه شده است بسیار عالی هستند.

The date of the conference has been put forward a week. It was going to be on March 23, but now it'll be on March 16.

تاریخ برگزاری کنفرانس یک هفته جلو افتاده است. قرار بود در 23 مارس برگزار شود، اما اکنون 16 مارس خواهد بود.

During the discussion, Louise stood up and put forward her own suggestion.

در حین بحث، لوئیز برخاست و پیشنهاد خود را بیان کرد.