در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی put up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی put up
به طور خلاصه ترجمه put up در فارسی به معانی زیر است:
چیزی را افزایش دادن؛
نصب کردن (به دیوار)؛
بالا بردن؛
افزایش دادن؛
و غیره
کاربرد put up
اگر چیزی مانند قیمت، هزینه و یا ارزش چیزی را افزایش دهید میتوانید آن را با put up بیان کنید. همچنین زمانی که عکس، آگهی و غیره را روی سطحی عمودی مانند دیوار و یا تابلو اعلانات نصب کنید نیز این فعل کاربرد خواهد داشت. فعل put up از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verb انگلیسی است که کاربرد آن به صورت put someone or something up و یا put up someone or something در جملات متداول است. معنی put up به فارسی با موارد زیر همخوانی دارد:
(مهمان و غیره) جا دادن به و یا منزل دادن به؛
(در انتخابات) کاندید کردن و یا نامزد کردن؛
(پرچم) برافراشتن و یا بالا بردن؛
(دست و غیره) بالا بردن؛
(مو) بالا جمع کردن؛
(چتر) باز کردن؛
(خانه، بنای یادبود و غیره) بنا کردن و یا ساختن؛
(چادر) زدن؛
نصب کردن، در معرض دید قرار دادن و یا بهمعرض نمایش گذاردن؛
افزایش دادن، اضافه کردن بر و یا بالا بردن؛
(پول) فراهم کردن، تهیه کردن، دادن و یا در اختیار گذاشتن؛
(فکر و غیره) عرضه کردن، ارائه دادن، بهدست دادن و یا مطرح کردن؛
(تلاش، جنگ و غیره) کردن؛
(برنامه، اجرا و غیره) داشتن؛
بیتوته کردن، منزل کردن، اقامت کردن، ماندن و یا گذراندن در.
علاوه بر موارد فوق؛ اصطلاح put up someone for something به معنی نامزد کردن برای، کاندید کردن برای، معرفی کردن برای و یا داوطلب شدن برای کاربرد دارد؛
عبارت put someone up to something و یا put someone up to doing something نیز حالت محاوره و عامیانه داشته و بهمعنی ترغیب کردن به، اغوا کردن که، کشاندن به، تحریک کردن به و یا زیر پای کسی نشستن که خواهد بود؛
همچنین اصطلاح put someone’s monkey up در حالت عامیانه و محاوره به معنی آن روی سگ کسی را بالا آوردن است. در ادامه با بررسی مثالهایی که به شما ارائه خواهیم داد؛ کاربرد و معنی این فعل در جمله را بهتر درک خواهید کرد.
فعل عبارتی put up در گروه افعال بیقاعده زبان انگلیسی جای میگیرد که تبدیل شدنش به زمان گذشته و کامل، نیازمند هیچ تغییری نیست. از این رو، زمان گذشته و شکل سوم آن، همان put up میشود. همچنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز putting up خواهد بود.
مثال برای فعل put up
If we don't put up our prices, we won't be able to make a profit.
اگر قیمتهایمان را بالا نبریم، نمیتوانیم سود کنیم.
The office would look a lot nicer if we put up a few pictures.
اگر چند عکس نصب کنیم دفتر خیلی زیباتر به نظر میرسد.
I put my hand up to ask the teacher a question.
دستم را بالا بردم تا از معلم سوال بپرسم.
They're planning to put a hotel up where the museum used to be.
آنها در حال برنامهریزی برای ساختن هتل در محلی هستند که قبلاً موزه بود.
If they put the rent up, we'll have to move out and find another apartment.
اگر آنها اجارهبها را افزایش دهند، ما باید آپارتمان دیگری پیدا کرده و نقل مکان کنیم.
I put my hair up for the wedding.
موهایم را برای عروسی بالا جمع کردم
If you're looking for part-time workers, why don't you put a notice up at the university? Students are always looking for part-time jobs.
اگر به دنبال کارگر پارهوقت هستید، چرا در دانشگاه اطلاعیه نصب نمیکنید؟ دانشجویان همیشه به دنبال شغل پارهوقت هستند.
If a company puts up the wages and salaries it pays its workers, the workers will be pleased.
اگر شرکتی دستمزد و حقوقی را که به کارگرانش میپردازد افزایش دهد؛ کارگران خشنود خواهند شد.
The money for the new hospital was put up by an anonymous donor.
پول بیمارستان جدید توسط یک اهداکننده ناشناس فراهم شد.
After we'd painted the living room and let it dry, we put up some paintings.
بعد از اینکه اتاق نشیمن را رنگ کردیم و اجازه دادیم خشک شود، چند نقاشی نصب میکنیم.