در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی read out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی read out
به طور خلاصه ترجمه read out در فارسی به معانی زیر است:
بلند خواندن؛
قرائت کردن؛
بیرون کشیدن؛
و غیره
کاربرد read out
اگر چیزی را چنان بلند بخوانید که همه بتوانند آن را بشنوند؛ میتوانید از read out برای بیان این حالت بهره ببرید. فعل read out یکی از افعال عبارتی یا phrasal verbs انگلیسی است که بهصورت read out something و یا read something out کاربرد خواهد داشت. معنی read out به فارسی عبارت است از:
(کتاب و غیره) بلند خواندن و یا با صدای بلند خواندن؛
(حکم و غیره) قرائت کردن، اعلام کردن، بیان کردن و یا خواندن؛
(در بازی و غیره) به بیرون فراخواندن، به بیرون احضار کردن، بیرون آوردن، بیرون کشیدن و یا به بیرون خواندن.
برای اینکه بهتر با کاربرد و معنی این فعل در جمله آشنا شوید؛ چند مثال انگلیسی بههمراه ترجمه فارسی هریک به شما ارائه خواهیم داد. فعل عبارتی read out از جمله افعال بیقاعده زبان انگلیسی است که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل نه ed میگیرد و نه شکل ظاهری آن تغییر میکند. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل به همان صورت read out نوشته میشود. تنها تفاوتش در این است که تلفظ آن متفاوت خواهد بود. زمان گذشته و شکل سوم این فعل به شکل «red out» (رِد آوت) خوانده میشود. علاوه بر این، اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله نیز reading out خواهد بود.
مثال برای فعل read out
The prisoners listened as the warder read out their names and numbers
زندانیان زمانی که زندانبان نام و شماره آنها را با صدای بلند میخواند گوش میکردند.
Mario was proud when his teacher asked him to read out his poem so everyone could hear it.
ماریو وقتی معلمش از او خواست شعرش را بلند بخواند تا همه بتوانند آن را بشنوند مغرور شد.
The three-judge panel read out the verdict to a packed courtroom.
هیئت (متشکل از) سه قاضی حکم را در اتاق دادگاه شلوغ قرائت کردند.
He read out the names of all the winners.
او اسامی همه برندگان را با صدای بلند خواند.
The coach read the player out for making a silly error.
مربی بازیکن را به خاطر خطای احمقانه بهبیرون فراخواند. (بیرون کشید).
The judge read the statement out because he wanted everyone to hear it.
قاضی، بیانیه را بلند خواند (قرائت کرد) زیرا میخواست همه آن را بشنوند.