در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی refer to آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی refer to
به طور خلاصه ترجمه refer to در فارسی به معانی زیر است:
مراجعه کردن به؛
اشاره کردن به؛
ارجاع دادن به؛
و غیره
کاربرد refer to
اگر برای کسب اطلاعات درباره چیزی به بررسی کتاب، وبسایت، نقشه و غیره میپردازید؛ فعل refer to میتواند بیانگر چنین عملی باشد. همچنین زمانی که کسی را برای کسب اطلاعات، کمک و یا درمان به فرد یا محل دیگری ارجاع دهید نیز این فعل کاربرد خواهد داشت. فعل refer to در گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی جای میگیرد که معمولا به صورت refer to someone or something و یا refer something or someone to something or someone کاربرد دارد.
معنی refer to someone or something به فارسی عبارت است از:
اشاره کردن به، سخن بهمیان آوردن از، یاد کردن از، حرف کسی یا چیزی را زدن و یا حرف کسی یا چیزی را بهمیان آوردن؛
مربوط بودن به، ارتباط داشتن با و یا شامل شدن؛
مراجعه کردن به، رجوع کردن به، اطلاق کردن به، استناد کردن به و یا نگاه کردن به.
معنی refer someone or something to someone or something عبارت است از:
فرستادن پیش، ارجاع دادن به، بازگشت دادن به، محول کردن به و یا حوالت دادن به؛
انجام کاری و یا چیزی را به کسی توصیه کردن .
در ادامه به شما چندین مثال ارائه خواهیم داد تا بهتر کاربرد و معنی این فعل در جمله را بهخاطر بسپارید. فعل refer to از جمله افعالی است که در هر دو گروه افعال بیقاعده و باقاعده زبان انگلیسی جای دارد. از این رو، برای تغییر شکل دادن آن به زمان گذشته و کامل هم باید از ed استفاده کنیم و هم یک r دیگر به انتهای آن بیفزاییم. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل referred to میشود. همچنین شما میتوانید از referring to نیز بهعنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله بهره ببرید.
مثال برای فعل refer to
You can refer to books or other information sources in your essay, but you must cite each reference you have used.
شما میتوانید برای مقاله خود به کتابها یا سایر منابع اطلاعاتی مراجعه کنید، اما باید هر مرجعی را که استفاده کردهاید ذکر کنید.
After checking the results, my doctor referred me to a heart specialist for further tests.
پس از بررسی نتایج، پزشک، من را برای آزمایشات بیشتر پیش متخصص قلب فرستاد.
Before she could tell us how many states there are in India, our teacher had to refer to her notes on India.
قبل از اینکه معلم ما بتواند به ما بگوید چند ایالت در هند وجود دارد، مجبور شد به یادداشتهای خود در مورد هند نگاه کند.
I can't take your case myself, but I can refer you to another lawyer who's an expert in this area of law.
من خودم نمیتوانم پرونده شما را بپذیرم، اما میتوانم شما را به وکیل دیگری که در این زمینه حقوقی متخصص است ارجاع دهم.
The professor referred me to the article she had written on the subject.
استاد خواندن مقالهای را که نوشته بود به من توصیه کرد. (استاد توصیه کرد که مقالهاش را در این باره بخوانم).
She had to refer to her notes quite often because she hadn't memorized the speech.
او مجبور بود اغلب به یادداشتهای خود رجوع کند زیرا سخنرانی را حفظ نکرده بود.
After she had studied the X-ray, Terry's dentist referred him to a dental hospital.
پس از بررسی عکس رادیوگرافی، دندانپزشکِ تِری او را به یک بیمارستان دندانپزشکی ارجاع داد.