کاربرد و معنی reflect on چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف reflect on آشنا شوید.

reflect on.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی reflect on آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی reflect on

به طور خلاصه ترجمه reflect on در فارسی به معانی زیر است:

اندیشیدن؛

به‌خاطر آوردن؛

و غیره

کاربرد reflect on

اگر درباره موضوعی بیندیشید و یا آن را به‌طور عمیق بررسی کنید؛ می‌توانید از reflect on برای بیان آن استفاده کنید. فعل reflect on از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که می‌تواند به صورت reflect on someone or something مورد استفاده قرار بگیرد. معنی reflect on به فارسی عبارت است از:

  • پیش خود فکر کردن و یا به‌خاطر آوردن؛ در این حالت می‌توانید از reflect back on نیز استفاده کنید؛

  • اندیشیدن، فکر کردن، تامل کردن، تفکر کردن و یا تعمق کردن؛

  • تاثیر گذاشتن روی، بازتاب داشتن در و یا اثر داشتن روی.

علاوه بر موارد فوق؛ شما می‌توانید با استفاده از این فعل، اصطلاحات زیر را بسازید:

  • اثر خوب گذاشتن روی و یا اثر خوب داشتن در به انگلیسی معادل reflect well on someone or something می‌شود؛

  • اثر بد گذاشتن روی و یا اثر بد داشتن در برابر است با reflect badly on someone or something؛

  • باعث اعتبار کسی یا چیزی شدن و یا اعتبار بخشیدن به را می‌توانید با استفاده از reflect credit on someone or something بیان کنید؛

  • مایه بی‌آبرویی کسی یا چیزی شدن و یا کسی یا چیزی را بی‌اعتبار کردن به انگلیسی با reflect discredit on someone or something برابری می‌کند.

در ادامه به شما چند مثال از کاربرد، جایگاه و معنی reflect on در جمله ارائه خواهیم داد. فعل عبارتی reflect on از جمله افعال باقاعده زبان انگلیسی است که با افزودن ed تبدیل به زمان گذشته و کامل می‌شود. با این توضیح؛ شکل سوم و زمان گذشته این فعل reflected on خواهد بود. هم‌چنین اگر نیاز به اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله داشتید نیز می‌توانید reflecting on را به‌کار ببرید.

مثال برای فعل reflect on

After her divorce, Pamela reflected on the relationships she'd had and on why they hadn't lasted very long.

پاملا پس از طلاق، در مورد روابطی که داشته بود و این‌که چرا آن‌ها خیلی دوام نیاورده بودند، فکر کرد.

When one player behaves disgracefully, it reflects badly on the whole team.

زمانی که یک بازیکن رفتار ناپسندی از خود نشان می‌دهد، اثر بدی روی کل تیم می‌گذارد.

Every New Year's Day, Angelo reflects on what he's achieved in the previous year.

هر روز سال نو، آنجلو پیش خود در مورد آن‌چه در سال گذشته به‌دست آورده است، فکر می‌کند.

The whole affair does not reflect well on the government.

کل ماجرا اثر خوبی در دولت ندارد.

After losing the election, the ex-governor reflected on his life in politics.

پس از شکست در انتخابات، فرماندار سابق زندگی خود در سیاست را به‌خاطر آورد.

She reflected on her country's role in history.

او به نقش کشورش در تاریخ اندیشید.

When one player behaves badly, it reflects on the whole team.

وقتی یک بازیکن بد رفتار می‌کند، روی کل تیم تاثیر می‌گذارد.