کاربرد و معنی rely on چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف rely on آشنا شوید.

rely on.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی rely on آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی rely on

به طور خلاصه ترجمه rely on در فارسی به معانی زیر است:

وابسته بودن به؛

روی کسی حساب کردن؛

و غیره

کاربرد rely on

اگر برای انجام کاری به چیزی یا کسی وابسته باشید و یا به آن نیاز داشته باشید؛ می‌توانید از rely on برای بیان این حالت استفاده کنید. فعل rely on در لیست افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی جای داشته و معمولا به‌صورت rely on someone or something کاربرد خواهد داشت. گاهی می‌توان از آن به صورت rely on someone or something to do something و یا rely on someone doing something نیز استفاده کرد. شما می‌توانید از rely upon نیز به‌جای rely on استفاده کنید. با این تفاوت که upon حالتی رسمی‌تر داشته و کم‌تر در مکالمات روزمره امروزی مورد استفاده قرار می‌گیرد. معنی rely on به فارسی عبارت است از:

  • تکیه کردن به، اتکا کردن به و یا متکی بودن به؛

  • بستگی داشتن به و یا وابسته بودن به؛

  • روی کسی یا چیزی حساب کردن، نیاز داشتن به، امید بستن به و یا امیدوار بودن که؛

  • مطمئن بودن، اطمینان داشتن و یا اعتماد کردن.

در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهیم داد تا بتوانید بهتر با کاربرد و معنی این فعل در جمله آشنا شوید. فعل عبارتی rely on از جمله افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی است که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل هم به ed نیاز دارد و هم y انتهای فعل به i تبدیل می‌شود. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل relied on خواهد بود. هم‌چنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری آن نیز relying on می‌شود.

مثال برای فعل rely on

Hideki's English is very good now and he no longer has to rely on an interpreter.

انگلیسی هیدکی در حال حاضر بسیار خوب است و او دیگر مجبور نیست به مترجم تکیه کند.

Most charities rely on people to give donations in order to do their work.

بیش‌تر موسسات خیریه برای انجام کارهای خود به مردم برای اهدای کمک مالی متکی هستند.

A newspaper relies on the honesty and accuracy of its reporters.

یک روزنامه به صداقت و دقت خبرنگاران خود اعتماد دارد.

The success of this project relies on everyone making an effort.

موفقیت این پروژه به تلاش همه وابسته است.

I'm relying on the garage to fix the car by tomorrow.

من روی گاراژ حساب باز کردم که تا فردا ماشین را تعمیر کند.

British weather can never be relied on. It's always changing.

هرگز نمی توان از آب و هوای بریتانیا مطمئن بود. همیشه در حال تغییر است.

The system relies too heavily on one person.

این سیستم به‌شدت به یک نفر متکی است.

Can we rely on this old car to get us there?

آیا می‌توانیم امیدوار باشیم که این ماشین قدیمی ما را به آن‌جا برساند؟