در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی rip off آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی rip off
به طور خلاصه ترجمه rip off در فارسی به معانی زیر است:
کسی را تیغ زدن؛
کِش رفتن؛
پاره کردن؛
و غیره
کاربرد rip off
اگر کسی را فریب داده و از او هزینه بیشتری بابت چیزی دریافت کنید میتوانید با rip off این عمل را بهتصویر بکشید. فعل rip off از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که بیشتر جنبه محاوره، عامیانه و یا غیررسمی (informal ) دارد. از این فعل معمولا بهشکل rip someone or something off و یا حالت مجهول آن یعنی to be ripped off by someone or something استفاده میشود. معنی rip off به فارسی عبارت است از:
در حالت محاوره:
کسی را دوشیدن، کسی را تیغ زدن، سر کیسه کردن، کسی را چاپیدن و یا گوش کسی را بریدن؛
سر کسی را کلاه گذاشتن، قالب کردن، تو پاچه کسی کردن و یا انداختن؛
پاره شدن، کندن و یا پاره کردن؛
زدن، دزدیدن، بردن، قاپیدن، کِش رفتن، تو گوش چیزی زدن و یا ملاخور کردن.
برای اینکه بهتر با کاربرد و معنی این فعل محاورهای در جمله آشنا شوید؛ چند مثال متنوع به شما ارائه خواهیم داد. فعل عبارتی rip off در هر دو گروه افعال باقاعده و بیقاعده زبان انگلیسی جای دارد. این یعنی برای تغییر شکل دادن به زمان گذشته و کامل هم ed میگیرد و هم یک p دیگر به انتهای آن افزوده میشود. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم آن ripped off خواهد بود. همچنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله نیز ripping off میشود.
مثال برای فعل rip off
Some phone companies rip their customers off by charging them for more calls than they really make.
برخی از شرکتهای تلفن، مشتریان خود را با دریافت هزینه بیشتر نسبت به تماسهایی که برقرار میکنند، میچاپند.
They fired him when they caught him ripping off some of the merchandise.
هنگامی که او را در حال قاپیدن برخی از کالاها گرفتند، اخراجش کردند.
If you think you've been ripped off by a company or a manufacturer, you can go to the Consumer Protection Board.
اگر فکر میکنید توسط یک شرکت یا یک تولیدکننده سر شما کلاه رفته است، میتوانید به بخش حمایت از مصرفکننده بروید.
My pocket ripped off, and my money is gone now!
جیبم پاره شد و الان پولم نیست.
Paul felt he'd been ripped off when the hospital charged him a hundred dollars to stitch up a small cut on his leg. He thought they'd charged him too much.
وقتی که بیمارستان صد دلار برای بخیه زدن یک بریدگی کوچک روی پای پائول از او گرفت، پائول احساس کرد که او را تیغ زدهاند او فکر کرد که پول زیادی از او گرفتهاند.
Bob's tickets cost much less than ours. I think we've been ripped off.
قیمت بلیطهای باب بسیار کمتر از بلیط ماست. من فکر میکنم ما را گوشبری کردهاند. (کلاه سرمان گذاشتهاند).
He rips stuff off from supermarkets to pay for his heroin.
او برای پرداخت هزینه هروئین خود، چیزهایی را از سوپرمارکتها کِش میرود.