در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی rope in آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی rope in
به طور خلاصه ترجمه rope in در فارسی به معانی زیر است:
متقاعد کردن؛
مجاب کردن؛
و غیره
کاربرد rope in
اگر کسی شما را متقاعد کند کاری انجام دهید که واقعا دوست ندارید؛ میتوانید از rope in برای بیا آن بهره ببرید. فعل rope in از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی بوده که معمولا بهصورت rope someone in و یا rope in someone مورد استفاده قرار میگیرد. این فعل جنبه محاوره، عامیانه و یا غیررسمی (informal ) دارد. معنی rope in در فارسی با موراد زیر معادل است:
ترغیب کردن، مجاب کردن، راضی کردن، مجبور کردن، وادار کردن و یا متقاعد کردن.
شما میتوانید گاهی از rope into نیز به جای rope in در جمله استفاده کنید. در ادامه برای شما چند مثال ارائه خواهیم داد تا به درک بهتری از کاربرد و معنی rope in در جملات انگلیسی برسید.
فعل rope in در لیست افعال باقاعده زبان انگلیسی جای دارد. با این حال، چون این فعل به حرف e ختم میشود؛ برای تغییر شکل دادنش به زمان گذشته و کامل کافیست d را به انتهای آن بیفزاییم. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل roped in میشود. علاوه بر این، اگر جایی نیاز به اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل داشتید؛ میتوانید roping in را بهکار ببرید.
مثال برای فعل rope in
We're having a charity fun run, so I'm trying to rope in as many of my friends as I can.
ما در حال برگزاری یک برنامه تفریحی خیریه هستیم، بنابراین سعی میکنم هر تعداد از دوستانم را که میتوانم مجاب کنم.
Our manager got nearly everybody to say they'd perform in the Christmas talent show. I can't believe he roped so many of us in.
مدیر ما تقریباً از همه خواست که بگویند در نمایش استعدادهای کریسمس اجرا خواهند کرد. باورم نمیشود که او بسیاری ما را متقاعد کرد.
A few of the newer teachers have been roped into taking extra classes.
تعدادی از معلمان جدیدتر مجبور به شرکت در کلاسهای اضافی شدهاند.
At the last minute, we roped in a couple of spectators to complete the team.
در آخرین لحظه چند تماشاگر را ترغیب کردیم تا (بتوانیم) تیم را تکمیل کنیم.
We didn't want to spend the night there, but we got roped in by my lonely aunt.
ما نمیخواستیم شب را آنجا بمانیم، اما خاله تنهام ما را وادار کرد. (توسط خاله تنهایم مجبور شدیم).
The salesman tried to rope us into buying some worthless real estate.
فروشنده سعی کرد ما را متقاعد به خرید املاک بیارزش کند.