در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی run down آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی run down
به طور خلاصه ترجمه run down در فارسی به معانی زیر است:
زیر گرفتن (با خودرو)؛
تخریب شخصیت کردن؛
باتری تمام شدن؛
محدود کردن؛
گیر انداختن؛
و غیره
کاربرد run down
اگر کسی را با وسیله نقلیهای همچون کامیون و یا اتومبیل زیر بگیرید؛ میتوانید از run down استفاده کنید. همچنین زمانی که از کسی انتقاد کرده و به او میگویید که اصلا خوب نیست نیز میتوانید از این فعل بهره ببرید. فعل run down از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که بیشتر به شکل run someone or something down مورد استفاده قرار میگیرد و کاربردهای متعددی دارد. معنی run down به فارسی عبارت است از:
از کار افتادن ؛
(باتری) تمام شدن؛
(سازمان، صنایع، کارخانه و غیره) کوچک شدن، فعالیت چیزی کاهش یافتن، تعطیل شدن و یا جمع شدن؛
(باتری) خالی کردن؛
(سازمان، صنایع، کارخانه و غیره) کوچک کردن، محدود کردن، فعالیت چیزی را کاهش دادن، تعطیل کردن، جمع کردن و یا کارکنان را کم کردن؛
(در مورد وسیله نقلیه و یا راننده) خوردن به، زدن به، اصابت کردن به، تصادف کردن با و یا کسی را زیر گرفتن؛
بالاخره پیدا کردن ، (جنایتکار را) گیر انداختن؛
کاهش دادن و یا کم کردن؛
انتقاد کردن از، ایراد گرفتن به، تحقیر کردن، سرزنش کردن، سرکوفت زدن، به باد انتقاد گرفتن و یا تخریب شخصیت کردن.
علاوه بر موارد فوق؛ اصطلاح run oneself down به معنی خود را ناخوش احوال کردن، خود را بیمار کردن، خود را خسته کردن، خود را از پای درآوردن و یا خود را دربوداغون کردن است. در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهیم داد تا هرچه بهتر کاربرد و معنی این فعل را بهخاطر بسپارید.
فعل عبارتی run down بهعنوان یک فعل بیقاعده در زبان انگلیسی شناخته میشود که تبدیل شدنش به زمان گذشته و کامل، مستلزم افزودن ed نیست. زمانهای مختلف این فعل را با تغییر دادن ظاهرش میتوان ایجاد کرد. از این رو، زمان گذشته آن ran down بوده و شکل سومش همان run down است. اگر در جملهای نیاز به اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل داشتید؛ میتوانید running down را بهکار ببرید.
مثال برای فعل run down
An old man was crossing the road when he was run down by a guy on a motorbike.
پیرمردی در حال عبور از جاده بود که توسط مردی موتوری زیر گرفته شد.
Just ignore Jenny. She runs everyone down like that when she's in a bad mood.
جنی را نادیده بگیرید. وقتی حالش بد است همه را اینطور تحقیر میکند.
I finally ran Mr Green down in a house in the country.
درنهایت من بالاخره آقای گرین را در خانهای در این کشور پیدا کردم. (گیر انداختم)
These batteries can be recharged when they run down.
این باتریها در صورت تمام شدن قابل شارژ هستند.
When the drug dealer realized the buyer was really a cop, he jumped back into his car and tried to run him down.
وقتی فروشنده مواد مخدر متوجه شد که خریدار واقعا یک پلیس است، دوباره به داخل ماشینش پرید و سعی کرد او را زیر بگیرد.
Larry is always running his brother Ken down. No matter what Ken does, Larry says it's terrible.
لری همیشه برادرش کِن را سرزنش میکند. هرکاری کِن انجام میدهد (مهم نیست چه باشد)، لری میگوید افتضاح است.
The government is secretly running down the troop levels.
دولت مخفیانه درحال محدود کردن سطح نیروها است..
Since he took that extra job, he's really run himself down.
از زمانی که آن کار اضافی را گرفته است؛ خود را حسابی دربوداغون کرده است.
Mandy was walking to work this morning when she was nearly run down by a speeding bus.
مندی امروز صبح در حال رفتن به سمت محل کار بود که نزدیک بود توسط اتوبوسی با سرعت بالا، زیر گرفته شود.
If the manager is angry about something, he runs everyone in the office down. No matter what they do, he criticizes them.
اگر مدیر از چیزی عصبانی باشد، همه افراد در دفتر را تخریب شخصیت میکند. هر کاری میکنند، از آنها انتقاد میکند.