در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی run into آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی run into
به طور خلاصه ترجمه run into در فارسی به معانی زیر است:
اتفاقی کسی را دیدن؛
تصادف کردن؛
بالغ بودن بر؛
مواجه شدن با؛
و غیره
کاربرد run into
اگر کسی را اتفاقی و بدون آنکه انتظارش را داشته باشید ملاقات کنید؛ فعل run into میتواند برای این منظور استفاده شود. همچنین زمانی که در حین رانندگی با چیزی اتفاقی تصادف میکنید نیز این فعل کاربرد خواهد داشت. فعل run into یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که بهشکل run into someone or something کاربرد خواهد داشت. معنی run into در فارسی با موارد زیر همخوانی دارد:
برخوردن به، اتفاقی دیدن و یا تصادفی ملاقات کردن؛
(هوای بد) مواجه شدن با و یا وارد چیزی شدن؛
(مشکلات، خطر و غیره) مواجه شدن با، روبهرو شدن با و یا گرفتار چیزی شدن؛
(مقداری معین) بالغ بودن بر و یا رسیدن به؛
(در مورد وسیله نقلیه) خوردن به، اصابت کردن به، برخورد کردن با، زدن به و یا تصادف کردن با.
علاوه بر موارد فوق شما میتوانید از run something into someone or something به معنی (وسیله نقلیه) به کسی یا چیزی زدن و یا به کسی یا چیزی کوبیدن استفاده کنید. در ادامه با بررسی مثالهای مختلفی که ارائه خواهیم داد درک کاربرد و معنی run into برای شما سادهتر میشود.
فعل عبارتی run into در زمره افعال بیقاعده زبان انگلیسی بوده که برای تغییر شکل دادن به زمان گذشته و کامل به ed نیازی ندارد. این فعل در زمان گذشته ran into است و شکل سومش نیز همان run into خواهد بود. اگر جایی نیاز به استفاده از اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل داشتید؛ میتوانید running into را بهکار ببرید.
مثال برای فعل run into
I ran into an old friend at the mall yesterday and we had a quick chat.
دیروز در مرکز خرید به یک دوست قدیمی برخوردم و مکالمه کوتاهی داشتیم.
I was teaching my son how to drive when he ran into the back of the car in front of us.
داشتم به پسرم رانندگی یاد میدادم که زد به پشت ماشین جلوییمان.
We ran into bad weather.
ما وارد هوای بدی شدیم. (ما با هوای بد مواجه شدیم).
When Frank runs into his ex-wife at the supermarket, he asks her how she is.
وقتی فرانک در سوپرمارکت اتفاقی همسر سابقش را میبیند، از او میپرسد که حالش چطور است.
Look at this dent. It's where that truck ran into the side of my car.
به این فرورفتگی نگاه کن این همان جاییست که آن کامیون به کنار ماشین من خورد.
We have run into troubles recently.
ما اخیرا گرفتار مشکلات شدهایم.
The repairs will probably run into thousands of dollars.
هزینه تعمیرات احتمالا بالغ بر هزاران دلار خواهد بود. (به هزاران دلار خواهد رسید).
I ran into an old friend at the gym.
در باشگاه ورزشی اتفاقی با یک دوست قدیمی ملاقات کردم.
While Katrina was driving home, she broke one of her headlights when she ran into a stop sign.
زمانی که کاترینا در حال رانندگی به سمت خانه بود، وقتی به تابلوی ایست اصابت کرد، یکی از چراغهای جلوی خود را شکست.
He ran his car into a wall.
ماشینش را به دیوار کوبید.