در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی run on آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی run on
به طور خلاصه ترجمه run on در فارسی به معانی زیر است:
ادامه دادن؛
کار کردن با،
طول کشیدن؛
و غیره
کاربرد run on
اگر از نوعی خاص از سوخت یا منبع نیرو استفاده میکنید؛ فعل run on براین بیان آن کاربرد دارد. همچنین زمانی که چیزی بیش از زمان مورد انتظار طول بکشد و کش بیاید نیز میتوانید از این فعل استفاده کنید. فعل run on در گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که بیشتر به شکل run on something و یا run something on کاربرد دارد. معنی run on به فارسی عبارت است از:
(سوخت، منبع انرژی و غیره) کار کردن با و یا استفاده کردن از؛
ادامه یافتن و یا ادامه پیدا کردن؛
در حالت محاوره: یکبند حرف زدن و یا یکریز حرف زدن؛
(سطرِ نوشته و غیره) بدون وقفه ادامه یافتن، پشت سرهم نوشتن و یا بیوقفه ادامه دادن؛
به درازا کشیدن، طولانی شدن، طول کشیدن و یا کش آمدن؛
(بحث، گفتگو غیره) در مورد چیزی بودن؛
(فکر و غیره) معطوف به چیزی بودن و یا مشغول به چیزی بودن؛
(زمان و غیره) سریع گذشتن، به سرعت سپری شدن و یا تند طی شدن.
در ادامه برای درک بهتر شما از کاربرد و معنی run on چندین مثال انگلیسی بههمراه ترجمه فارسی آنها ارائه خواهیم داد. فعل عبارتی run on یکی از افعال بیقاعده زبان انگلیسی بوده که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل به ed نیازی ندارد. شکل این فعل در زمان گذشته تغییر کرده و در حالت کامل ثابت میماند. در نتیجه زمان گذشته این فعل ran on بوده و شکل سومش نیز run on میشود. علاوه بر این، اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز running on خواهد بود.
مثال برای فعل run on
Why did it take so long for the big car companies to develop and market cars that run on electricity instead of fossil fuels?
چرا اینقدر طول کشید تا شرکتهای خودروسازی بزرگ خودروهایی را تولید و به بازار عرضه کنند که به جای سوختهای فسیلی از برق استفاده میکنند؟
The new stadium is scheduled to be finished next June, but it looks like it could run on a bit longer.
استادیوم جدید قرار است در ژوئن آینده به پایان برسد، اما به نظر میرسد که میتواند مدت زمان بیشتری طول بکشد.
Time's running on . Let's get this job finished soon!
زمان بهسرعت در حال سپری شدن است . بیایید این کار را زودتر تمام کنیم!
My new mobile phone runs on a battery that lasts for a month before it needs recharging.
تلفن همراه جدید من با یک باتری کار میکند که یک ماه بدون نیاز به شارژ مجدد دوام میآورد.
The lecture is usually over by four o'clock, but sometimes it runs on for five or ten minutes.
سخنرانی معمولاً تا ساعت چهار تمام میشود، اما گاهی اوقات پنج یا ده دقیقه طولانیتر میشود.
I wanted to stop her and ask her something, but she just ran on.
میخواستم جلوی او را بگیرم و چیزی از او بپرسم، اما او یکریز حرف زد.
Because of global warming, it's very important that we try to stop using cars and other vehicles that run on petrol or gasoline.
به دلیل گرم شدن زمین، حائز اهمیت است که ما سعی کنیم از استفاده از خودروها و سایر وسایل نقلیهای که با بنزین یا گازوئیل کار میکنند خودداری کنیم.
The meeting ran on for about twenty minutes because we had a lot to do.
جلسه حدود بیست دقیقه ادامه داشت چون کارهای زیادی برای انجام دادن داشتیم.