کاربرد و معنی run through چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف run through آشنا شوید.

run through.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی run through آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی run through

به طور خلاصه ترجمه run through در فارسی به معانی زیر است:

بررسی اجمالی کردن؛

تمرین کردن؛

هدر دادن؛

و غیره

کاربرد run through

اگر با خواندن سریع یک متن یا سخنرانی سعی در بررسی جزئیات و پیدا کردن اشکالات آن دارید؛ می‌توانید از run through بهره ببرید. فعل run through از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که معمولا به شکل run through something و یا run something through مورد استفاده قرار می‌گیرد. معنی run though به فارسی معادل است با:

  • (شایعه، فکر و غیره) به سرعت راه یافتن به، پخش شدن در و یا جریان پیدا کردن در؛

  • فراگرفتن، آکندن و یا موج زدن در؛

  • مروری کردن، دوره کردن و یا نگاهی انداختن به؛

  • بررسی اجمالی کردن، به‌سرعت بررسی کردن و یا سریع خواندن؛

  • خلاصه کردن ؛

  • (نقش در نمایش) اجرا کردن و یا تمرین کردن؛

  • (پول و غیره) هدر دادن و یا به باد دادن؛

  • (قسمتی از فیلم یا نوار) گذاشتن و یا پخش کردن؛

  • (شمشیر، چاقو و غیره) فرو کردن در، زخم کاری زدن به.

گاهی می‌توانید از این فعل به شکل run through something with someone نیز به معنی چیزی را با کسی چک کردن، چیزی را با کسی مرور کردن، چیزی را با کسی درمیان گذاشتن و یا چیزی را با کسی بررسی کردن استفاده کنید. در ادامه این مقاله، به شما مثال‌هایی ارائه می‌دهیم تا بتوانید به درک درستی از کاربرد و معنی این فعل در جمله برسید.

فعل عبارتی run through یکی از افعال بی‌قاعده در زبان انگلیسی بوده که برای تغییر شکل دادن به زمان گذشته و کامل نیازمند ed نخواهد بود. از این رو، زمان گذشته این فعل ran through است و شکل سومش نیز run through می‌شود. هم‌چنین می‌توانید از running through به‌عنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله بهره ببرید.

مثال برای فعل run through

Run through the list and see if you can find anyone called Xavier on it.

نگاهی به لیست بیندازید و ببینید آیا می‌توانید فردی به نام خاویر را در آن پیدا کنید.

Racism runs right through society.

نژادپرستی مستقیم جامعه را فرا می‌گیرد.

After I've written the speech, would you mind running through it with me and letting me know if you spot any problems.

بعد از این‌که سخنرانی را نوشتم، مشکلی ندارید که آن را با من بررسی کنید و در صورت مشاهده هرگونه مشکل به من اطلاع دهید.

It took him just a few months to run through all the money his father left him.

فقط چند ماه طول کشید تا او تمام پولی را که پدرش برایش باقی گذاشته بود به‌باد دهد.

My son wanted me to run through his history presentation with him after he'd written it.

پسرم از من خواست که پس از نوشتن ارائه تاریخش، آن را با او مرور کنم.

He drew his sword and ran the villain through.

او شمشیر خود را کشید و در فرد شرور فرو کرد.

The director wants us to run through the first act this morning.

کارگردان از ما می‌خواهد که امروز صبح اولین اجرا را تمرین کنیم.