در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی take apart آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی take apart
به طور خلاصه ترجمه take apart در فارسی به معانی زیر است:
(قطعات) از هم باز کردن؛
شکست دادن؛
بهباد انتقاد گرفتن؛
و غیره
کاربرد take apart
اگر قطعات چیزی را از هم جدا کرده و آن را به اجزای تشکیلدهندهاش تفکیک کنید، فعل take apart میتواند چنین کاری را بهتصویر بکشد. فعل take apart در لیست افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی جای داشته که معمولا بهشکل take apart someone or something و یا take someone or something apart کاربرد دارد. معنی take apart به فارسی معادل است با:
در حالت محاوره: (ورزش) شکست دادن، درهم شکستن و یا دخل کسی را آوردن؛
در حالت محاوره: به باد انتقاد گرفتن و یا پنبه کسی را زدن؛
(دستگاه، وسیله و غیره) باز کردن، از هم جدا کردن، از هم سوا کردن و یا پیاده کردن.
برای بهخاطر سپردن کاربرد و معنی take apart، در ادامه چند مثال به شما ارائه خواهیم داد. فعل عبارتی take apart در گروه افعال بیقاعده زبان انگلیسی است که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل، ed نگرفته و شکل آن تغییر میکند. از این رو، میتوانید از took apart بهعنوان زمان گذشته و از taken apart نیز بهعنوان شکل سوم این فعل استفاده کنید. همچنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز taking apart خواهد بود.
مثال برای فعل take apart
I took my bicycle apart so that I could clean each part.
دوچرخهام را از هم جدا کردم تا بتوانم هر قسمت را تمیز کنم.
He took their defense apart, scoring three goals in the first 20 minutes.
او دفاع آنها را شکست داد (درهم شکست) و در 20 دقیقه اول 3 گل به ثمر رساند.
Mike took apart the engine, but he couldn't put it back together again.
مایک موتور را پیاده کرد، اما نتوانست دوباره آن را جمع کند.
The teacher took apart John’s essay in front of the class.
معلم، انشاء جان را جلوی کلاس به باد انتقاد گرفت.
Ben took apart the electric fan in order to fix it.
بِن فن برقی را باز کرد تا آن را تعمیر کند.
Don’t talk to me that way, or I’ll take you apart.
با من اینطوری صحبت نکن وگرنه دخلت را میآورم.