در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی take away آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی take away
به طور خلاصه ترجمه take away در فارسی به معانی زیر است:
بردن؛
خارج کردن؛
تفریق کردن؛
تسکین دادن؛
و غیره
کاربرد take away
اگر چیزی را بهجای دیگری میبرید؛ میتوانید از take away برای بیان این عمل استفاده کنید. فعل take away از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی بوده که بهشکل take someone or something away و یا take away someone or something کاربرد دارد. معنی take away به فارسی عبارت است از:
(از رستوران غذا) بردن؛
(درد و غیره) تسکین دادن و یا از بین بردن؛
بردن و یا بیرون بردن؛
از بین بردن و یا نابود کردن؛
گرفتن؛
خارج کردن و یا بیرون کشیدن؛
(ریاضی) کسر کردن، کم کردن، منها کردن و یا تفریق کردن.
علاوه بر موارد فوق، شما میتوانید از take away from something نیز به معنی صدمه زدن به، خراب کردن و یا ضایع کردن استفاده کنید.
همچنین میتوانید از take someone or something away from someone or something به معنی چیزی یا کسی را از چیزی یا کسی دور کردن و یا دور نگهداشتن بهره ببرید. در ادامه به شما مثالهای مختلفی از کاربرد و معنی take away در جمله ارائه خواهیم داد.
فعل عبارتی take away یکی از افعال بیقاعده زبان انگلیسی بوده که بینیاز از ed برای تغییر شکل دادن به زمان گذشته و کامل است. شکل این فعل در زمانهای مختلف تغییر خواهد کرد. درنتیجه، زمان گذشته آن took away بوده و شکل سومش نیز taken away میشود. همچنین شما میتوانید از taking away بهعنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله بهره ببرید.
مثال برای فعل take away
The waitress took away the dirty dishes and then brought our coffee to the table.
پیشخدمت ظروف کثیف را بُرد و قهوه ما را سر میز آورد.
What takes you away so early?
چی تو را اینقدر زود بیرون کشید؟ (چی شده صبح به این زودی داری از خانه بیرون میروی؟)
If you take away 4 from 12 you get 8.
اگر 4 را از 12 کم کنید؛ 8 خواهید داشت.
The main subject of the picture is good, but the busy background has taken away from it a lot.
سوژه اصلی تصویر خوب است اما پسزمینه شلوغ خیلی آن را خراب کرده است.
Would you like to eat your pizza here or take it away?
آیا دوست دارید پیتزای خود را اینجا بخورید یا آن را میبرید؟
Take her away from me!
او را از من دور کن!
One of the things our local council has to do is take away our garbage or rubbish.
یکی از کارهایی که شورای محلی ما باید انجام دهد این است که زبالهها یا آشغالهای ما را از بین ببرد.