در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی take back آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی take back
به طور خلاصه ترجمه take back در فارسی به معانی زیر است:
پس دادن؛
پس گرفتن (کالا)؛
پس گرفتن (حرف، ادعا و غیره)؛
بهیاد گذشته انداختن؛
و غیره
کاربرد take back
اگر چیزی را بهجایی که از آنجا برداشتهاید و یا به فروشگاهی که از آن خریداری کردهاید برگردانید؛ فعل take back برای این کار کاربرد خواهد داشت. همچنین زمانی که فروشگاهی کالای فروختهشده خود را پس بگیرید و یا تعویض کند نیز میتوانید از وجود این فعل بهره ببرید. علاوه بر این، این فعل در کاربرد محاوره و غیررسمی (informal ) خود در زمانی استفاده میشود که اشتباه خود را پذیرفته و از موضع خود کوتاه آمده و حرف خود را پس بگیرید.
فعل take back از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که معمولا بهشکل take someone or something back و یا take back someone or something مورد استفاده قرار میگیرد. معنی take back به فارسی عبارت است از:
( کالا و غیره) پس گرفتن؛
(حرف خود و غیره) پس گرفتن؛
برگرداندن، پس دادن و یا بازگرداندن؛
بهیاد گذشتهها انداختن و یا بهیاد ایام قدیم انداختن.
علاوه بر موارد فوق، میتوانید take someone back to someone or something به معنی کسی را بهیاد کسی یا چیزی انداختن استفاده کنید. در ادامه با ذکر چند مثال، بهتر کاربرد و معنی take back را بهخاطر خواهید سپرد.
فعل عبارتی take back در لیست افعال بیقاعده زبان انگلیسی بوده که برای تغییر شکل دادن به زمان گذشته و کامل ed نگرفته و شکل آن تغییر میکند. درنتیجه، زمان گذشته آن took back بوده و شکل سومش taken back میشود. علاوه بر این، شما میتوانید از taking back نیز بهعنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل بهره ببرید.
مثال برای فعل take back
According to the store's website, if you change your mind after you've bought something, you can take it back and get a refund.
بهگفته وبسایت فروشگاه؛ اگر بعد از خرید چیزی، نظر خود را تغییر دادید، میتوانید آن را برگردانید و وجه را پس بگیرید.
I decided I didn't want the new shoes, so I called the store and told them and they said they couldn't take them back because I'd worn them.
تصمیمم این بود که کفشهای جدید را نمیخواهم، بنابراین با فروشگاه تماس گرفتم و به آنها گفتم و آنها گفتند که چون کفشها را پوشیده بودم؛ نمیتوانند آنها را پس بگیرند.
After the argument with his wife, David said, "I'm sorry I said those awful things and I take back everything I said."
دیوید پس از مشاجره با همسرش گفت: «متاسفم که آن چیزهای افتضاح را گفتم و هرچه گفتم را پس میگیرم.»
That piece of music really took me back.
آن قطعه موسیقی واقعا مرا بهیاد ایام قدیم انداخت****.
After admitting he'd stolen the game from his friend's house, my son took it back and apologized to the family.
پسرم پس از اعتراف به دزدیدن بازی از خانه دوستش، آن را پس داد و از خانواده عذرخواهی کرد.
Our policy states that we will take back goods and give a full refund if they are in perfect, as-new condition.
خطمشی ما بیان میکند که اگر کالاها در شرایط عالی و مثل روز اول باشند، آنها را پس میگیریم و هزینه را بهطور کامل پرداخت میکنیم.
Billy said Danny's brother was stupid, so Danny got him in a headlock and squeezed tighter and tighter until Billy said, "OK! OK! I’ll take it back!"
بیلی گفت برادر دنی احمق است، پس دنی او را گرفت و محکم و محکمتر فشار داد تا اینکه بیلی گفت: «باشه! باشه! من حرفم را پس میگیرم!»
These athletes take us back to our youth and make us remember that we always dreamed of doing the things that they do.
این ورزشکاران ما را بهیاد دوران جوانی خود میاندازند و باعث میشوند بهیاد بیاوریم که ما همیشه آرزوی انجام کارهایی را داشتهایم که آنها انجام میدهند.
I took my new phone back to the store because it didn't work properly.
گوشی جدیدم را به فروشگاه برگرداندم چون درست کار نمیکرد.
The shop took back the jacket I'd bought and gave me a refund.
مغازه، کُتی را که خریده بودم پس گرفت و پولش را پس داد.
Clint demanded that the guy take back what he'd said because he thought the guy had insulted him.
کلینت از آن مرد خواست آنچه را که گفته بود پس بگیرد زیرا فکر میکرد آن مرد به او توهین کرده است.