در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی tell off آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی tell off
به طور خلاصه ترجمه tell off در فارسی به معانی زیر است:
شدیدا مورد مواخذه قرار دادن؛
شماتت کردن؛
سرکوفت زدن؛
توپیدن؛
و غیره
کاربرد tell off
اگر از کسی که کار اشتباهی انجام داده است سخت انتقاد کنید؛ با tell off میتوانید این عمل را نشان دهید. فعل tell off در گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که بهصورت tell off someone و یا tell someone off کاربرد خواهد داشت. این فعل بیشتر جنبه محاوره، عامیانه و یا غیررسمی (informal ) دارد. معنی tell off به فارسی عبارت است از:
- سرزنش کردن، تنبیه کردن، دعوا کردن، توپیدن، مواخذه کردن، سخت انتقاد کردن، سرکوفت زدن، تشر زدن و یا شماتت کردن.
در ادامه به شما چند مثال متنوع ارائه خواهیم داد تا کاربرد و معنی tell off را بهذهن بسپارید. فعل عبارتی tell off از جمله افعال بیقاعده زبان انگلیسی بوده که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل، شکل آن تغییر میکند. درنتیجه زمان گذشته و شکل سوم آن told off میشود. همچنین اگر نیاز به اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل داشتید نیز میتوانید telling off را بهکار ببرید.
مثال برای فعل tell off
My teacher told me off for getting to class late. She was really angry with me.
معلمم بهخاطر دیر آمدنم به کلاس به من توپید. او واقعاً از دست من عصبانی بود.
If he's in a bad mood, the boss tells off nearly everyone who comes into his office.
اگر روحیه رئیس بد باشد، تقریباً به همه کسانی که وارد دفترش میشوند تشر میزند.
Our boss told us off for not working hard enough.
رئیس همه ما را برای سخت کار نکردن سرزنش کرد..
The teacher told me off for swearing.
معلم برای فحش دادن مرا تنبیه کرد.
I was so mad at Bob that I told him off.
من آنقدر از دست باب عصبانی بودم که او را دعوا کردم.
By the end of the day, I had told off everyone else, too.
تا پایان روز، بقیه را هم مواخذه کرده بودم.
It's time someone told her off about her behavior.
وقت آن رسیده است که کسی در مورد رفتارش به او شماتت کند.