کاربرد و معنی throw away چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف throw away آشنا شوید

throw away.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی throw away آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی throw away

به طور خلاصه ترجمه throw away در فارسی به معانی زیر است:

دور انداختن؛

از دست دادن؛

همین‌جوری گفتن؛

و غیره

کاربرد throw away

اگر چیزی را که نمی‌خواهید به سطل زباله انداخته و یا آن را دور بیندازید؛ می‌توانید از throw away برای بیان این کار استفاده کنید. فعل throw away یک فعل عبارتی و یا phrasal verb در زبان انگلیسی است که به‌شکل throw away something و یا throw something away کاربرد دارد. معنی throw away به فارسی معادل است با:

  • دور انداختن، دور ریختن، به‌بیرون پرت کردن، پرتاب کردن و یا رد کردن؛

  • (فرصت و غیره) از دست دادن، ضایع کردن، حرام کردن و یا مفت و مسلم از دست دادن؛

  • در تئاتر و غیره: (حرف، نکته و غیره) همین‌جوری گفتن و یا بی‌خیال به‌زبان آوردن.

با بررسی مثال‌هایی که در ادامه به شما ارائه خواهیم داد؛ می‌توانید کاربرد و معنی throw away را بهتر به‌خاطر خود بسپارید. فعل عبارتی throw away از جمله افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی بوده که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل باید شکل آن تغییر کند. درنتیجه زمان گذشته آن threw away می‌شود و شکل سومش نیز thrown away است. هم‌چنین شما می‌توانید از throwing away به‌عنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل استفاده کنید.

مثال برای فعل throw away

Are you sure you want to throw away those old books and magazines? Why don't you try to sell them on eBay?

آیا مطمئن هستید که می‌خواهید آن کتاب‌ها و مجلات قدیمی را دور بریزید؟ چرا سعی نمی‌کنید آن‌ها را در eBay بفروشید؟

You've spent three years working hard in college. Don't throw it all away.

شما سه سال در دانشگاه سخت کار کرده‌اید. همه آن را مفت و مسلم از دست نده!

He threw away the news that their summer cottage had been broken into.

او خبر شکسته شدن کلبه تابستانی آن‌ها را با بی‌خیالی به‌زبان آورد.

I've got too many old clothes. I should throw some of them away.

من لباس‌های کهنه زیادی دارم باید تعدادی از آن‌ها را رد کنم.

She threw away a promising political career by daring to speak out against her party.

او با جسارت سخن گفتن علیه حزب خود، یک حرفه سیاسی امیدوارکننده را از دست داد.

She threw away some suggestions for changing the bylaws.

او همین‌جوری پیشنهاداتی را برای تغییر آیین‌نامه گفت.

People only throw away things that they don't want.

مردم فقط چیزهایی را دور می‌اندازند که نمی‌خواهند.

He's thrown away his chances for an engineering job.

او شانس خود را برای شغل مهندسی ضایع کرده است.