کاربرد و معنی throw up چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف throw up آشنا شوید.

throw up.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی throw up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی throw up

به طور خلاصه ترجمه throw up در فارسی به معانی زیر است:

بالا آوردن؛

مطرح کردن؛

ول کردن؛

به‌سرعت ساختن؛

و غیره

کاربرد throw up

اگر محتوایات معده خود را بالا بیاورید؛ می‌توانید با throw up آن را بیان کنید. فعل throw up یک فعل عبارتی و یا phrasal verb در زبان انگلیسی بوده که بیش‌تر جنبه غیررسمی، محاوره و یا informal دارد. معنی throw up به فارسی عبارت است از:

  • استفراغ کردن، قی کردن، بالا آوردن و یا شکوفه کردن؛

  • (شغل و غیره) ول کردن، رها کردن و یا کنار گذاشتن؛

  • (فکر، مسئله و غیره) عرضه کردن، مطرح کردن، به‌دست دادن و یا درمعرض توجه قرار دادن؛

  • (عمارت و غیره) به‌سرعت ساختن، باشتاب ساختن و یا سردستی ساختن؛

  • درمورد اتومبیل و غیره: (گردوخاک) هوا کردن و یا کردن؛

  • (آب) پاشیدن.

در ادامه به شما چند مثال از کاربرد درست و معنی throw up ارائه خواهیم داد. فعل عبارتی throw up در لیست افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی جای داشته که برای تبدیل شدن به زمان گذشته وکامل نیازی به ed ندارد. زمان گذشته این فعل threw up بوده و شکل سومش thrown up می‌شود. اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز throwing up خواهد بود.

مثال برای فعل throw up

Jim drank too much warm beer and threw up in the toilet.

جیم بیش‌از حد آبجو گرم نوشید و در توالت بالا آورد.

The meeting threw up some interesting ideas.

این جلسه ایده‌های جالبی درمعرض توجه قرار داد.

He's thrown up his job and gone off to Africa to work for a children's charity.

او کار خود را ول کرده است و به آفریقا رفته است تا برای یک موسسه خیریه کودکان کار کند.

They threw up the building in only a few weeks.

آن‌ها تنها درعرض چند هفته ساختمان را باشتاب ساختند.

After I'd thrown my lunch up, I went to the hospital.

بعد از این‌که ناهارم را بالا آورده بودم، به بیمارستان رفتم.

Our market research threw up a few key facts.

تحقیقات بازار ما چند واقعیت کلیدی را عرضه کرد.

He threw up his high-paid city job to move into the not-for-profit sector.

او شغل شهری پردرآمد خود را رها کرد تا وارد بخش غیرانتفاعی شود.

The builder threw up three houses in a matter of a few months.

سازنده درعرض چند ماه سه خانه را به‌سرعت ساخت.

I saw my dog throw up, so I knew she wasn't well.

سگم را دیدم که استفراغ کرد، بنابراین فهمیدم که حالش خوب نیست.