در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی turn in آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی turn in
به طور خلاصه ترجمه turn in در فارسی به معانی زیر است:
رفتن خوابیدن؛
تحویل دادن؛
لو دادن؛
بهدست آوردن؛
بهداخل کج شدن؛
و غیره
کاربرد turn in
اگر شخصی که مرتکب جرمی شده است را به پلیس تحویل دهید؛ میتوانید از turn in برای بیان این عمل استفاده کنید. علاوه بر این، در حالت محاوره و یا غیررسمی (informal) میتوانید از این فعل برای به بستر رفتن و خوابیدن استفاده کنید. فعل turn in یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که هم بهتنهایی کاربرد داشته و هم بهصورت turn someone or something in و یا turn in someone or something مورد استفاده قرار میگیرد. معنی turn in به فارسی معادل است با:
بهداخل منحرف شدن، بهداخل پیچیدن و یا بهداخل کج شدن؛
در محاوره: رفتن و خوابیدن و یا رفتن و گرفتن خوابیدن؛
در محاوره: (شخص) تحویل دادن، لو دادن، تحویل پلیس دادن و یا دست پلیس دادن؛
بازگرداندن، پس دادن، تحویل دادن و یا برگرداندن؛
ول کردن، رها کردن، ترک کردن و یا دست کشیدن از؛
(اجرا و غیره) ارائه کردن و یا از خود بهجا گذاشتن؛
(امتیاز و غیره) بهدست آوردن، کسب کردن و یا دست یافتن به؛
در آمریکا: (تکلیف، استعفا و غیره) تحویل دادن و یا تسلیم کردن.
علاوه بر موارد فوق، اصطلاح turn in on oneself را میتوانید به معنی منزوی شدن، سر کسی در لاک خودش رفتن و یا توی خود رفتن استفاده کنید. در ادامه، مثالهای مختلفی به شما ارائه خواهیم داد تا کاربرد و معنی turn in را بیشازپیش بهخاطر بسپارید.
فعل عبارتی turn in در گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی جای داشته که با گرفتن ed به زمان گذشته و کامل تبدیل میشود. با این توضیح، زمان گذشته و شکل سوم آن turned in میشود. همچنین میتوانید از turning in نیز بهعنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله استفاده کنید.
مثال برای فعل turn in
What time do you usually turn in?
معمولا ساعت چند میری میخوابی؟
Would you turn in your best friend if you knew he'd broken the law?
اگر میدانستی که بهترین دوستت قانون را زیرپاگذاشته است، آیا او را دست پلیس میدادی؟
Please turn your old parking permits in at the end of the week.
لطفاً مجوزهای پارکینگ قدیمی خود را در پایان هفته پس بدهید.
I usually turn in around one o'clock.
من معمولا حوالی ساعت یک میرم میگیرم میخوابم.
Both companies turn in pretax profits of over 5.5 million annually.
هردو شرکت سالانه بیش از 5.5 میلیون سود قبل از مالیات بهدست میآورند.
The police have asked members of the public to turn the thieves in if they know who they are.
پلیس از مردم خواسته است که اگر میدانند سارقان کیستند، آنها را تحویل پلیس دهند.
Soon after Kyle turned in, he went to sleep.
کمی بعد از اینکه کایل رفت بخوابه، خوابش برد.
The store detectives turned the shoplifter in to the police.
کارآگاهان فروشگاه، سارق مغازه را به پلیس تحویل دادند.
Do my toes turn in too much?
آیا انگشتان پایم بیشازحد بهداخل کج شدند؟