کاربرد و معنی urge on چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف urge on آشنا شوید.

urge on.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی urge on آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی urge on

به طور خلاصه ترجمه urge on در فارسی به معانی زیر است:

تشویق کردن؛

برانگیختن؛

و غیره

کاربرد urge on

اگر کسی را به ادامه کاری که انجام می‌دهد تشویق کنید؛ می‌توانید با استفاده از urge on این عمل را بیان کنید. فعل urge on یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که به‌شکل urge on someone or something و یا urge someone or something on کاربرد دارد. معنی urge on به فارسی با موارد زیر معادل است:

  • ترغیب کردن، تشویق کردن، دل‌گرم کردن، انگیزه دادن، برانگیختن و یا تحریص کردن؛

  • انگیزه چیزی یا کسی بودن، محرک چیزی یا کسی بودن و یا انگیزه‌ای برای کسی یا چیزی بودن.

علاوه بر این، شما می‌تواند از urge something on someone نیز به معنی خواستار چیزی از کسی بودن، چیزی را از کسی خواستن، از کسی خواستن که کاری را انجام دهد و غیره استفاده کنید.

این نکته را نیز به‌یاد داشته باشید که می‌توانید از urge upon به‌جای urge on استفاده کنید. با این تفاوت که upon جنبه رسمی‌تر داشته و در محاورات و مکالمات امروزی کم‌تر استفاده می‌شود. در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهیم داد تا بتوانید بهتر با کاربرد و معنی urge on در جمله آشنا شوید.

فعل عبارتی urge on در گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی جای دارد. این یعنی برای تغییر شکل دادن به زمان گذشته و کامل نیازمند ed است. با این حال، از آن‌جایی که این فعل به حرف e ختم می‌شود دیگر نیازی به تکرار این حرف نبوده و تنها به افزودن d اکتفا می‌کنیم. درنتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل urged on می‌شود. هم‌چنین اگر نیاز به اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل داشتید نیز می‌توانید urging on را به‌کار ببرید.

مثال برای فعل urge on

Good teachers urge on their weaker students, and help them to do their best.

معلمان خوب، دانش‌آموزان ضعیف‌تر خود را تشویق می‌کنند و به آن‌ها کمک کرده تا بهترین عمل‌کرد خود را به‌اجرا درآورند.

The crowd was cheering and urging her on all through the race.

جمعیت در تمام طول مسابقه او را تشویق می‌کردند و انگیزه‌ای برای او بودند. (به او انگیزه می‌دادند)

Arnold urged the new policy on the employees.

آرنولد از کارمندان خواستار سیاست جدید شد.

I urged Billy on by telling him I knew he could do it. And when he really believed he could do it too, he did it!

با گفتن این‌که می‌دانم او می‌تواند این کار را انجام دهد، بیلی را دل‌گرم کردم. و وقتی واقعاً باور کرد که او هم می‌تواند این کار را انجام دهد، این کار را کرد!

His parents urge him on to greater and greater accomplishments.

والدینش محرک او هستند تا به موفقیت‌های بزرگ و بزرگ‌تر دست یابد.

He urged restraint on (upon) them.

و از آن‌ها خواست خویشتن‌داری کنند. (او خواستار خویشتن‌داری آن‌ها شد).

Jenny didn't think she was pretty enough to get a husband, but her friends urged her on by saying she was really pretty.

جنی فکر نمی‌کرد که آن‌قدر زیبا باشد که بتواند شوهر کند، اما دوستانش با گفتن این‌که او واقعا زیباست به او انگیزه دادند.