کاربرد و معنی usher in چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف usher in آشنا شوید.

usher in.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی usher in آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی usher in

به طور خلاصه ترجمه usher in در فارسی به معانی زیر است:

آغازگر چیزی بودن؛

شروع کردن؛

رقم زدن؛

و غیره

کاربرد usher in

اگر آغازگر دوره‌ای از تاریخ و یا مرحله‌ای در زندگی فردی خود باشید؛ می‌توانید با استفاده از usher in این کار را به‌تصویر بکشید. فعل usher in در لیست افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی جای دارد و به‌صورت usher in something و یا usher someone or something in کاربرد دارد. معنی usher in به فارسی با موارد زیر هم‌خوانی خواهد داشت:

  • به‌درون هدایت کردن و یا داخل کردن؛

  • آغاز کردن و یا شروع کردن؛

  • آغازگر چیزی بودن، شروع‌کننده چیزی بودن، سرآغاز چیزی بودن، طلایه‌دار چیزی بودن، طلیعه‌دار چیزی بودن و یا پیش‌گام چیزی بودن؛

  • ایجاد کردن، رقم زدن و یا به‌ارمغان آوردن.

برای این‌که بتوانید بهتر کاربرد و معنی usher in را بیاموزید؛ در ادامه چند مثال انگلیسی به‌همراه ترجمه فارسی آن‌ها به شما ارائه خواهیم داد. فعل عبارتی usher in در گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی جای می‌گیرد. از این رو، می‌توان زمان گذشته و کامل آن را با افزودن ed به‌انتهایش ساخت. درنتیجه شکل سوم و زمان گذشته این فعل ushered in می‌شود. هم‌چنین شما می‌توانید از ushering in نیز به‌عنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جملات مختلف استفاده کنید.

مثال برای فعل usher in

My first day in college ushered in one of the happiest times in my life.

اولین روز تحصیل من در دانشگاه یکی از شادترین دوران زندگی من را رقم زد.

These changes could usher in a period of dramatic economic growth.

این تغییرات می‌تواند طلیعه‌دار دوره‌ای از رشد اقتصادی چشمگیر باشد.

The new President's election ushered in a period of peace and cooperation among the nations of the world.

انتخاب رئیس‌جمهور جدید، آغازگر دوره صلح و همکاری در میان ملت‌های جهان بود.

Niemeyer was one of the young intellectuals who revolutionized Brazilian society by ushering in new styles of music, art, and cinema.

نیمایر یکی از روشنفکران جوانی بود که با به‌ارمغان آوردن سبک‌های جدید موسیقی، هنر و سینما؛ جامعه برزیل را متحول کرد.

The collapse of one of the world's biggest banks ushered in a period of global economic slowdown.

سقوط یکی از بزرگ‌ترین بانک‌های جهان، سرآغاز دوره‌ای از کاهش سرعت اقتصاد جهانی بود.

The party was an elegant way to usher in the New Year.

مهمانی، روشی برازنده برای آغاز کردن سال جدید بود.

The legislation should usher in a host of new opportunities for school leavers.

این قانون باید فرصت‌های جدیدی را برای بازماندگان از مدرسه ایجاد کند.