حرف اضافه Get چه می‌شود؟

در این بخش حروف اضافه واژه get را به شما توضیح خواهیم داد.

حرف اضافه Get چه می‌شود؟.jpg

واژۀ "get" در زبان انگلیسی، می‌تواند با حروف اضافۀ متعددی در جمله استفاده شود و افعال عبارتی متفاوتی بسازد. رایج‌ترین حروف اضافۀ این واژه، عبارتند از:

· Up

· Up to

· Along with

· Into

· At

· By

· Off

· On

· Over

· Through

Get up

عبارت "get up" به معنای «بلند شدن» یا «از خواب بیدار شدن» است؛ برای مثال:

  1. He got up from the sofa and left the room.

او از روی مبل بلند شد و اتاق را ترک کرد.

  1. I'll get up early tomorrow.

فردا زود بیدار می‌شوم.

  1. If you get up early, try not to disturb everyone else.

اگر زود بیدار می‌شوی، سعی کن مزاحم دیگران نشوی.

  1. Not having to get up early is just one of the perks of being retired.

زود بیدار نشدن، تنها یکی از مزایای بازنشستگی است.

  1. She finds it very difficult to get up early.

برای او خیلی سخت است که زود بیدار شود.

Get up to

فعل عبارتی "get up to" به معنی «انجام دادن» یا فعل "do" در زبان انگلیسی است و معمولاً زمانی که کار انجام‌شده موردتأیید دیگران نیست (معادل خرابکاری‌کردن در زبان فارسی!)، استفاده می‌شود:

  1. She's been getting up to her old tricks again!

او دوباره حقه‌های قدیمی خود را انجام می‌دهد.

  1. What did you get up to on your holiday?

در تعطیلاتت چه کاری انجام دادی؟

  1. The children are very quiet. I like to know what they are getting up to.

بچه‌ها خیلی آرام هستند. دوست دارم بدانم که دارند چه خرابکاری‌ای انجام می‌دهند.

Get along with

این عبارت، به معنای «کنارآمدن» با یک چیز یا یک نفر است:

  1. I get along really well with my colleagues. They’re a pleasure to work with.

من با همکارانم خیلی خوب کنار می‌آیم. کارکردن با آن‌ها لذت‌بخش است.

  1. I hope I will get along with everyone.

امیدوارم با همه کنار بیایم.

  1. He is sincere and easy to get along with.

او صادق است و به‌راحتی می‌توان با او کنار آمد.

  1. The boys found it hard to get along with Tom, because he always said some very rude things.

برای پسرها سخت بود که با تام کنار بیایند، چون او همیشه چیزهای خیلی بی‌ادبانه‌ای می‌گفت.

  1. They seem to get along with each other.

به نظر می‌رسد که آن‌ها با یکدیگر کنار می‌آیند.

Get into

عبارت "get into" می‌تواند در موقعیت‌های مختلفی استفاده شود:

  1. وقتی که نمی‌دانید چه چیزی باعث رفتار عجیب یک نفر شده است:

I don't know what's got into him. He doesn't usually get so angry.

نمی‌دانم که چه بلایی سرش آمده است. او معمولاً آنقدر عصبانی نمی‌شود.

  1. شروع به بحث‌کردن دربارۀ یک موضوع:

I don't want to get into it until we have more concrete information.

تا زمانی که اطلاعات دقیق‌تری نداشته باشیم، نمی‌خواهم وارد این موضوع شوم.

  1. علاقه‌مند شدن به یک چیز:

  2. I'm really getting into jazz these days.

این روزها واقعاً دارم به جاز علاقه‌مند می‌شوم.

  1. She's been getting into yoga recently.

او اخیراً به یوگا علاقه‌مند شده است.

  1. اشاره به دلیلی که یک نفر را وارد یک موقعیت دشوار کرده است:

  2. After he lost his job, he got into debt.

بعد از ازدست‌دادن کارش، بدهکار شد.

  1. Are you trying to get me into trouble?

آیا تلاش می‌کنی که من را به دردسر بیندازی؟

  1. وارد یک مکان شدن:

  2. How did the dog get into the house? He’s supposed to stay outside!

سگ چگونه وارد خانه شد؟ قرار است که بیرون بماند!

  1. I had to break a window to get into the house.

مجبور شدم یک پنجره را بشکنم تا وارد خانه شوم.

همچنین برای وارد شدن به وسایل نقلیۀ کوچکی مثل ماشین یا تاکسی، از عبارت "get into" استفاده می‌کنیم:

  1. Get into the car and go!

سوار ماشین شو و برو!

Get at

عبارت "get at" می‌تواند به چند معنی «یادگرفتن و پیدا کردن یک چیز جدید»، «انتقادکردن از کسی با لحن خشن»، «تحت‌تأثیر قراردادن» و «تلاش برای بیان‌کردن یک چیز» باشد:

  1. I think I see what you're getting at. I agree.

فکر کنم می‌دونم که چی می‌گی. موافقم.

  1. The files are difficult for you to get at.

برای شما سخت است که به فایل‌ها دسترسی پیدا کنید.

  1. I was determined to get at the truth.

مصمم بودم که به حقیقت برسم.

  1. He's always getting at me.

او همیشه به من حمله می‌کند.

Get by

این عبارت به معنی «پیش‌رفتن»، «گذرکردن» و «دوام‌آوردن» در شرایط سخت (مخصوصاً در مواقع بی‌پولی) است:

  1. How can he get by on so little money?

او چگونه می‌تواند با این پول کم پیش برود؟

  1. Sam doesn't earn much, but we get by.

سم درآمد چندانی ندارد؛ اما ما از پسش برمی‌آییم.

  1. We can get by with four computers at the moment, but we'll need a couple more when the new staff arrives.

در حال حاضر می‌توانیم با چهار کامپیوتر پیش برویم؛ اما هنگامی که کارکنان جدید برسند، به چند کامپیوتر دیگر نیاز داریم.

Get off

برای اشاره به پیاده‌شدن از یک وسیلۀ نقلیه مثل قطار، اتوبوس یا هواپیما، از عبارت "get off" استفاده می‌کنیم:

  1. We got off the train just before the bomb exploded.

درست قبل از انفجار بمب، از قطار پیاده شدیم.

  1. We will get off the subway at the next stop.

در ایستگاه بعدی از مترو پیاده می‌شویم.

  1. When should we get off?

کِی باید پیاده شویم؟

Get on

این عبارت، مخالف عبارت "get off" و به معنی سوار یک وسیلۀ نقلیه شدن است:

  1. He got on his bicycle and left.

او سوار دوچرخه‌اش شد و رفت.

  1. What time can we get on the plane?

چه زمانی باید سوار هواپیما شویم؟

"get on" همچنین می‌تواند به معنی «تفاهم‌‌‌داشتن» و «داشتن یک رابطۀ خوب با یک نفر» باشد:

  1. Amy and I really get on well.

من و امی واقعاً با هم خوب هستیم.

Get over

اگر می‌خواهید بگویید که یک نفر از یک بیماری بهبود یافته، بر مسئله‌ای چیره شده یا چیزی را فراموش کرده و پشت سر گذاشته است، می‌توانید از عبارت "get over" در جملۀ خود استفاده کنید؛ برای مثال:

  1. To get over you is the hardest thing in the world.

فراموش کردن تو، سخت‌ترین کار جهان است.

  1. Have you gotten over your cold?

آیا سرماخوردگی‌ات بهبود یافته است؟

  1. We are certain that he will get over his illness.

مطمئنیم که او بر بیماری‌اش غلبه خواهد کرد.

Get through

عبارت "get through" می‌تواند به معنی تمام‌کردن یک چیز، گذراندن شرایط سخت یا ارتباط برقرارکردن با کسی باشد:

  1. We've got through all the sugar. Can you buy some more?

ما همۀ شکر را تمام کرده‌ایم. می‌توانی مقدار بیشتری بخری؟

  1. Mary could hardly get through to Jack.

مریم به‌سختی می‌توانست با جک ارتباط برقرار کند.

  1. I can get through a lot more work when I'm alone.

وقتی که تنها هستم، می‌توانم کارهای بسیار بیشتری را تمام کنم.

  1. She can’t get through to Mr. Black. The line’s engaged.

او نمی‌تواند با آقای بلک ارتباط برقرار کند. خط مشغول است.

  1. I don't know how I got through the first couple of months after Andy's death.

نمی‌دانم چند ماه اول پس از مرگ اندی را چگونه پشت سر گذاشتم.

یادگیری حروف اضافه، به شما کمک می‌کند که بتوانید خوب و درست صحبت کنید. مبحث حروف اضافه و افعال عبارتی، برای بسیاری از زبان‌آموزان یکی از چالش‌برانگیزترین مباحث زبان انگلیسی است.

برای یادگیری کامل این حروف، لازم است که به‌صورت مداوم تمرین کنید و مثال‌های زیادی ببینید. جهت رسیدن به این هدف، می‌توانید اپلیکیشن زبان‌شناس را روی تلفن همراه خود نصب کرده و از دوره‌های آموزشی آن استفاده کنید.