حرف اضافه Jump چه می‌شود؟

در این بخش حروف اضافه واژه jump را به شما توضیح خواهیم داد.

حرف اضافه Jump چه می‌شود؟.jpg

به‌کارگیری حروف اضافۀ مختلف با فعل "jump"، افعال عبارتی متعددی ایجاد می‌کند که هرکدام، معنای منحصربه‌فردی دارند و در موقعیت‌های متفاوتی استفاده می‌شوند. برخی از متداول‌ترین حروفی که همراه با این فعل استفاده می‌شوند، عبارتند از:

At

Over

From

Out

Up

Down

Into

For

To

On

Across

Jump at

برای اینکه بگویید که یک فرصت و پیشنهاد را با هیجان و اشتیاق فراوان می‌پذیرید و سراغش می‌روید، می‌توانید از حرف اضافۀ "at" بعد از فعل "jump" استفاده کنید. به مثال‌های زیر دقت کنید:

1. I jump at any excuse to visit Japan.

من برای دیدن ژاپن، هر بهانه‌ای را می‌پذیرم.

2. I'd jump at the chance of a career in football.

من با اشتیاق فراوان از شانس داشتن یک حرفه در فوتبال استقبال می‌کنم.

3. She jumped at the chance of a trip to Paris.

او بدون معطلی فرصت سفر به پاریس را پذیرفت.

4. Members of the public would jump at the chance to become part owners of the

اعضای عمومی با اشتیاق فرصت اینکه مالکان بخشی از از شرکت شوند را می‌پذیرند.

5. Many people jump at the chance to work overseas, seeing it as a way of earning far more than they could in their own country.

بسیاری از مردم بدون معطلی فرصتی برای کار در خارج از کشور را می‌پذیرند و آن را راهی برای کسب درآمد بیشتر از آنچه در کشور خود می‌توانستند می‌دانند.

Jump over

از عبارت "jump over" به معنای پریدن از روی چیزی استفاده می‌کنیم؛ برای مثال:

1. I jumped over the fence.

از روی حصار پریدم.

2. Can you jump over the river?

آیا می‌توانی از روی رودخانه بپری؟

3. He dared not jump over the brook.

او جرأت نداشت که از روی دیوار بپرد.

4. I tried to jump over the wall, but I fell on my face.

سعی کردم که از روی دیوار بپرم؛ اما با صورت افتادم.

5. Originally, Superman didn't actually fly—he just jumped over really tall buildings.

در اصل، سوپرمن واقعاً پرواز نمی‌کرد. او فقط از روی ساختمان‌های خیلی بلند می‌پرید.

Jump from

برای اشاره به چیزی که کسی از روی آن پریده است، می‌توانید از حرف اضافۀ "from" بعد از فعل "jump" استفاده کنید:

1. She has jumped from an airplane four times.

او چهار بار از هواپیما پریده است.

2. Adam jumped from his seat at the girl's cry.

آدام با گریۀ دختر از روی صندلی پرید.

3. Sales jumped from $94 million to over $101 million.

فروش از ۹۴ میلیون دلار به بیش از ۱۰۱ میلیون دلار رسید.

4. This guy jumped from a high wall.

این مرد از یک دیوار بلند پرید.

5. It required audacity for a child to jump from the high dive.

جسارت می‌خواهد که یک کودک از دایو بلند بپرد.

Jump out

عبارت "jump out" می‌تواند به معنی بیرون‌پریدن از یک چیز باشد:

1. He jumped out of a third-floor window.

او از پنجرۀ طبقۀ سوم پایین پرید.

2. The driver jumped out and ran.

راننده بیرون پرید و فرار کرد.

3. Gripping the door handle as if she intended to jump out.

دستگیرۀ در را طوری گرفت که انگار قصد داشت به بیرون بپرد.

با این حال در برخی مواقع، از این عبارت به معنای «به‌صورت ناگهانی ظاهر شدن» استفاده می‌کنیم:

4. Then she'd jump out and scare them to death!

سپس او بیرون می‌پرید و آن‌ها را تا حد مرگ می‌ترساند.

همچنین "jump out" می‌تواند یک اصطلاح (Idiom) و به معنای متفاوت‌بودن یک چیز به صورت کاملاً آشکار باشد. به جملۀ زیر دقت کنید:

5. All are good paintings, but Mary's works jumps out as the best overall.

همه نقاشی‌های خوبی هستند؛ اما در مجموع، آثار مری بهترین است.

Jump up

عبارت "jump up" به معنای به سمت بالا پریدن است:

1. They came into the front hall, jumping up and down to knock the snow off their boots.

آن‌ها وارد سالن جلویی شدند و بالا و پایین می‌پریدند که برف را از روی چکمه‌هایشان بریزند.

2. Touch the floor with one hand and jump up in the air.

با یک دست زمین را لمس کنید و به هوا بپرید.

3. We were all sitting on the ground having a chat when Sam jumped up and started hopping around on one leg.

همۀ ما روی زمین نشسته بودیم و حرف می‌زدیم که سام از جا پرید و شروع به پریدن روی یک پا کرد.

4. When the phone rang I jumped up to answer it, but I suddenly felt dizzy.

وقتی تلفن زنگ خورد، از جا پریدم که جواب بدم؛ اما ناگهان سرگیجه پیدا کردم.

5. To complete the move, jump up as high as you can again.

برای تکمیل حرکت، تا جایی که می‌توانید به بالا بپرید.

Jump down

هنگامی که از یک جای بلندتر به پایین پریده‌اید، باید از عبارت "jump down" استفاده کنید:

1. I jumped down the stairs.

از پله‌ها پایین پریدم.

2. It was like a big jump down the mountain.

مثل یک پرش بزرگ به پایین کوه بود.

3. He then threatened to jump down from the top of the tower.

سپس او تهدید کرد که از بالای برج به پایین می‌پرد.

4. As he continued to chase them, the group jumped down a deep hole.

همانطور که او به تعقیب آن‌ها ادامه می‌داد، گروه از یک گودال عمیق پایین پریدند.

5. If I didn't jump down the steps he would've shot me, too.

اگر از پله‌ها پایین نمی‌پریدم، او به من هم شلیک می‌کرد.

Jump into

استفاده از حرف اضافۀ "into" بعد از واژۀ "jump"، یک فعل عبارتی ایجاد می‌کند که به معنای تصمیم‌ به انجام کاری گرفتن به‌صورت کاملاً ناگهانی و بدون فکر کردن به آن است. به مثال‌های زیر دقت کنید:

1. Just think it over and don't jump into something you might live to regret.

فقط به آن فکر کنید و وارد چیزی نشوید که ممکن است از آن پشیمان شوید.

2. Investors shouldn't jump into moving their funds without carefully reviewing their financial situation.

سرمایه‌گذاران نباید بدون بررسی دقیق وضعیت مالی خود، به جابه‌جایی وجوه خود بپردازند.

3. Don't jump into a new relationship until you are over the old one!

تا زمانی که از رابطۀ قبلی گذر نکرده‌اید، وارد یک رابطۀ جدید نشوید.

4. Before you jump into this situation, consider the ramifications.

قبل از اینکه وارد این موقعیت شوید، عواقب آن را در نظر بگیرید.

5. Before you jump into the world of video games, there are several issues that you may need to consider.

قبل از اینکه وارد دنیای بازی‌های ویدیوئی شوید، مسائل مختلفی وجود دارد که ممکن است لازم باشد در نظر بگیرید.

Jump for

اضافه‌کردن حرف اضافۀ "for" به فعل "jump"، یک فعل عبارتی ایجاد می‌کند که در موقعیت‌های مختلف، به دو معنی زیر استفاده می‌شود:

۱. حرکت غیرارادی به‌دلیل برخی محرک‌های منفی

۲. پرشدن از احساسات مثبت

به مثال‌های زیر دقت کنید:

1. Mary jumped for fright when Tom put his hand on her shoulder.

وقتی تام دستش را روی شانۀ او گذاشت، مری از ترس پرید.

2. The poor child jumped for pain when I pulled the bandage off.

وقتی پانسمان را باز کردم، بچۀ بیچاره از درد پرید.

3. The kids were jumping for excitement when we told them we were going to Disneyland.

بچه‌ها وقتی که به آن‌ها گفتیم که به دیزنی‌لند می‌رویم، از هیجان می‌پریدند.

4. What's wrong? I thought you'd jump for joy when I told you the news.

مشکل چیه؟ فکر کردم وقتی این خبر را به تو گفتم، از خوشحالی می‌پری.

5. He jumped for joy on being told the news.

او از خوشحالی شنیدن این خبر پرید.

Jump to

از عبارت "jump to" به معنای «شروع به انجام کاری کردن» استفاده می‌کنیم:

1. Please don't jump to conclusions.

لطفاً زود نتیجه‌گیری نکنید.

2. We don't have much time to finish this job, so we better jump to it.

زمان زیادی برای تمام‌کردن این کار نداریم؛ پس بهتر است که سراغ آن برویم.

3. When they said that, I jumped to it and built one.

وقتی آن‌ها این را گفتند، سراغ آن رفتم و یکی ساختم.

4. You have the time to change them, so jump to it.

شما برای تغییردادن آن‌ها زمان دارید؛ پس سراغش بروید.

5. If things need to improve, jump to it.

اگر چیزها نیاز به بهبود دارند، انجامش بدهید.

Jump on

از عبارت "jump on" به معنی‌های زیر استفاده می‌کنیم:

حملۀ ناگهانی به کسی

انتقاد ناگهانی و شدید از کسی

توجه ناگهانی و معمولاً انتقادی به یک نفر

برای مثال:

1. A lot of people jumped on me about that.

افراد زیادی در این مورد به من حمله کردند.

2. Two men jumped on him from behind.

دو مرد از پشت به او حمله کردند.

3. We had sergeants and inspectors jumping on us for the least little thing.

ما گروهبان‌ها و بازرسانی داشتیم که برای کمترین چیز به ما می‌پریدند.

4. She jumps on her children instantly if they're disobedient.

اگر فرزندانش نافرمانی کند، فوراً از آن‌ها انتقاد می‌کند.

همچنین برای سوارشدن به هواپیما، قطار و... برای سریع‌رفتن به جایی، از حرف اضافۀ "on" بعد از فعل "jump" استفاده می‌شود:

5. He jumped on a plane and flew out to Chicago for the convention.

او سوار هواپیما شد و برای کنفرانس، به شیکاگو رفت.

Jump across

عبارت "jump across" به معنای پیمودن یک مسیر و طول یا عرض یک چیز با پریدن است:

1. I told my brother to jump across, but he was too scared that he wouldn't make it all the way over the ditch.

به برادرم گفتم که بپرد؛ اما او خیلی ترسیده بود که نتواند تمام مسیر را از روی نهر آب عبور کند.

2. You'll have to jump across the gap between the two buildings.

شما باید از شکاف بین دو ساختمان بپرید.

3. Can you jump across the stream?

آیا می‌توانی از روی نهر بپری؟

4. The frog jumped across the puddle.

قورباغه از گودال پرید.

5. Timmy tried but failed to jump across the puddle.

تیمی تلاش کرد اما نتوانست از روی گودال بپرد.

برای یادگیری حروف اضافه و سایر افعال عبارتی زبان انگلیسی، می‌توانید اپلیکیشن زبان‌شناس را نصب کرده و از دوره‌های آموزشی آن استفاده کنید.