مانند زبانهای دیگر، حروف اضافه در زبان انگلیسی نیز نقش بسیار مهمی دارند. این حروف با برقراری ارتباطی واضح بین عناصر مختلف یک جمله، میتوانند منظور شما را بهدرستی به مخاطب برسانند. حروف اضافۀ مختلفی همراه با فعل "Play" به معنی «بازیکردن» و «نواختن» استفاده میشوند:
With
At
For
On
Off
Play with
متداولترین حرف اضافهای که همراه با فعل "Play" استفاده میشود، حرف اضافۀ "With" است. برای اینکه بگویید در یک بازی یا فعالیت، با شخص یا چیز دیگری شرکت کردهاید، میتوانید از عبارت "Play with" در جملۀ خود استفاده کنید؛ برای مثال:
1. I love to play with my dog in the park.
من دوست دارم که با سگم در پارک بازی کنم.
2. We are playing with cards.
ما داریم با ورق بازی میکنیم.
3. My little sister loves to play with dolls.
خواهر کوچکم عاشق عروسکبازی است.
4. The children are outside, playing with a ball.
بچهها بیرون هستند و با توپ بازی میکنند.
5. The cat is feeling playful and wants to play with a string.
گربه احساس بازیگوشی میکند و میخواهد که با ریسمان بازی کند.
6. He is playing with fire when he doesn't listen to his doctor's advice.
وقتی که به توصیۀ پزشکش گوش نمیکند، ریسک احمقانهای میکند.
7. She enjoys playing with words to create beautiful poetry.
او از بازیکردن با کلمات برای خلق شعر زیبا، لذت میبرد.
8. Children with developmental disabilities benefit from playing with sensory toys.
بچههای دارای ناتوانیهای رشدی، از بازیکردن با اسباببازیهای حسی سود میبرند.
9. I like to play with different color palettes when I paint.
من دوست دارم که هنگام نقاشی، با پالتهای رنگی مختلف بازی کنم.
10. We should never play with someone's emotions.
هرگز نباید با احساسات کسی بازی کنیم.
Play at
برای اشاره به مکانی که در آن بازی میکنید، باید از حرف اضافۀ "At" همراه با فعل "Play" استفاده کنید:
1. We are playing badminton at the park.
ما در پارک بدمینتون بازی میکنیم.
2. The children are playing soccer at the field.
بچهها در زمین بازی، فوتبال بازی میکنند.
3. The children are playing at school yard.
بچهها در حیاط مدرسه بازی میکنند.
4. They are playing at home.
آنها دارند در خانه بازی میکنند.
5. Does she play video games at work?
آیا او در محل کار، ویدئوگیم بازی میکند؟
توجه کنید که "Play at" به عنوان یک فعل عبارتی نیز کاربرد دارد و به معنای «تظاهرکردن» است. به مثالهای زیر دقت کنید:
6. We were playing at being explorers in the forest.
ما داشتیم در جنگل، ادای کاوشگرها را در میآوردیم.
7. She often plays at being a princess with her friends.
او اغلب با دوستانش، در نقش یک پرنسس بازی میکند.
8. They were playing at being detectives to solve the mystery.
آنها برای حل معما، کارآگاهبازی در میآورند.
9. He loves to play at being a superhero, complete with a cape and mask.
او دوست دارد که در نقش یک ابرقهرمان و با شنل و ماسک بازی کند.
10. The little girl was playing at being a teacher and was pretending to grade imaginary papers.
دختربچه معلمبازی میکرد و وانمود میکرد که به مقالات خیالی، نمره میدهد.
Play on
هنگامی که از فعل "Play" به معنای «نواختن» و برای یک ساز استفاده شود، از حرف اضافۀ "On" استفاده میکنیم. به جملات زیر دقت کنید:
1. I am playing on the guitar.
من دارم گیتار مینوازم.
2. He played a tune on his harmonica.
او آهنگی را با سازدهنی خود نواخت.
3. Two people played jazz on a piano.
دو نفر با پیانو جاز مینواختند.
4. I played a chord on the piano.
من یک کورد روی پیانو نواختم.
5. Can you play a song on violin?
میتونی با ویولن یک آهنگ بنوازی؟
فعل عبارتی "Play on" نیز به معنای استفاده از یک موقعیت یا احساساتی مانند ترس و نگرانی برای رسیدن به چیزی که میخواهید است؛ برای مثال:
6. She plays on the fact that people feel sorry for her.
او از واقعیتی که مردم برای او احساس تأسف میکنند، سوءاستفاده میکند.
7. It's a mean trick to play on someone.
این حقۀ کثیفی است که روی یک نفر سوار کنید.
8. I hate marketing strategies that play on people's fears and prejudices.
من از استراتژیهای بازاریابی که با ترس و تعصبات مردم بازی میکنند، بیزارم.
9. She played a trick on me.
او به من یک حقه زد.
10. His friends played a cruel trick on him.
دوستانش کلک بیرحمانهای به او زدند.
Play off
اگر دو یا چند تیم یا بازیکنی که امتیازات یکسانی که در یک مسابقه دارند، با یکدیگر رقابت کنند که ببینند برنده کیست، از حرف اضافۀ "Off" همراه با فعل "Play" استفاده میکنیم. در واقع عبارت "Playoff"، به معنی «مسابقات حذفی» است. همچنین در برخی مواقع، از عبارت "Play off against" استفاده میشود. به مثالهای زیر دقت کنید:
1. They are playing off against each other in the final match.
آنها در مسابقه نهایی، در مقابل هم بازی خواهند کرد.
2. This is the last quarter of the playoff game.
این ربع آخر مسابقه حذفی است.
3. The top teams will play off seven games against each other.
تیمهای برتر، هفت بازی مقابل یکدیگر انجام خواهند داد.
4. The 16 finalists will play off to see who will win the championship.
۱۶ فینالیست مقابل یکدیگر بازی خواهند کرد تا ببینند که چه کسی برندۀ عنوان قهرمانی خواهد شد.
5. Leeds and Liverpool play off tomorrow.
فردا لیدز و لیورپول در مقابل یکدیگر بازی خواهند کرد.
6. The Lakers' loss in the playoffs was very disappointing.
شکست لیکرز در مسابقه حذفی، بسیار ناامیدکننده بود.
7. She has been in the playoffs every year since she made the varsity.
او از زمانی که وارد دانشگاه شده، هر سال در مسابقات حذفی حضور داشته است.
8. This team has no playoff experience.
این تیم تجربۀ مسابقات حذفی ندارد.
فعل عبارتی "Play off" نیز میتواند به معنی سوءاستفاده از چیزی برای بهدستآوردن سود باشد:
9. She plays off her resemblance to the president's daughter.
او از شباهت خود به دختر رئیسجمهور، سود میبرد.
یکی دیگر از معنیهای این فعل عبارتی، خوب عملکردن دو چیز/نفر در کنار یکدیگر است؛ برای مثال:
10. The yellow and purple play off each other nicely.
رنگ زرد و بنفش، بهخوبی کنار یکدیگر عمل میکنند.
Play for
هنگامی که یک بازی یا فعالیت برای یک نفر یا به دلیل خاصی انجام شود، از حرف اضافه "For" همراه با فعل "Play" استفاده میکنیم؛ برای مثال:
1. The team is playing for the charity event.
تیم برای یک رویداد خیریه بازی میکند.
2. She plays chess for the love of the game.
او برای عشق بازی، شطرنج بازی میکند.
3. He plays for Cleveland.
او برای کلیولند بازی میکند.
4. I want to play for my country.
من میخواهم که برای کشورم بازی کنم.
5. There is definitely something to play for.
قطعاً چیزی برای بازی وجود دارد.
6. He plays for our team.
او برای تیم ما بازی میکند.
7. He played for AC Milan before he transferred to Arsenal.
او قبل از انتقال به آرسنال، برای میلان بازی میکرد.
8. We're not playing for money, just for fun.
ما برای پول بازی نمیکنیم، فقط برای سرگرمی.
9. We're not out here playing for fun—we're here to win!
ما برای سرگرمی اینجا نیستیم؛ ما اینجاییم تا برنده شویم!
10. I'd prefer not to play for money.
ترجیح میدهم که برای پول بازی نکنم.
جمعبندی
یادگیری حروف اضافه در زبان انگلیسی، ضروری است و استفادۀ صحیح از آنها، میتواند ساختار و معنای یک جمله را بهدرستی به مخاطب ارائه کند. با استفاده از حروف اضافه "Play"، میتوانید جملۀ خود را به شکل واضح و مختصرتری ارائه کرده و پیامی که دارید را بهصورت واضح، انتقال دهید. برای یادگیری انواع حروف اضافه و نحوۀ استفاده از آنها در موقعیتهای مختلف، میتوانید از اپلیکیشن زبانشناس استفاده کنید.